ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
و این ساعات با تو بودن ، دقایق تکرار شدنیست که ثانیه های عاشقانه را رقم میزنند
و ساعتها میگذرند ، تا دقیقه ها بیایند و
من تو را ثانیه به ثانیه بیشتر از هر لحظه دوست داشته باشم
این عمر من و عشق تو و حس همیشه با تو بودن است که نفس کشیدن را برایم شیرین میکند
و دلخوشی ام به این است که اگر هم روزی از دنیا بروم با قلبی میروم که تو درون آن هستی
رفته ام به خواب خوشی که تمام لحظات آن خواب شیرین تو را میبینم
تو آمدی و مرا از خواب بیدار کرده ای و تا چشمهایم را باز کردم
تو را دیدم که چه عاشقانه به من خیره شده ای
غرق شده ام در امواج حسی که احساس تو هم درون آن غرق شده
و ما همیشه اسیر امواج احساسات خواهیم بود
وقتی به من گویی دوستم داری ، عشق تو را درک میکنم و با تمام وجود میپذیرم
حس خودت را به من و آنگاه به این باور میرسم
عاشق کسی هستم که مرا آنگونه دوست دارد که میخواهم
و من آنگونه که میخواهی به تو عشق میورزم
جمع من و تو و زندگی عشق است
و من تقسیم میکنم همه را با هم تا دوباره جمع آنها حاصلی شود
که من و تو و زندگی و عشق با هم یکی شویم
تا برای همیشه من و تو در این صحنه عاشقانه زندگی رابطه ای جدانشدنی شویم
نیمی از قلب تو و نیمی از قلب من با هم جمع میشود و
از هر چه غم و غصه در این دنیاست کم میشود و تقسیم بر احساسات عاشقانه
در دلهایمان میشود تا حاصلش تمام قلب ما در وجود هم شود
و این ساعات با تو بودن ، روزهایی را رقم میزند که فصلهای عاشقانه خواهند گذشت
و ما شیرین ترین سال را در کنار هم خواهیم گذراند
من درگیر تویی شده ام که در قلبمی و تو غرق در منی شده ای که خیلی دوستت دارم
بوی عطر عشقت
نه دیگر محال است تو را از دست بدهم ، قید همه را به خاطر تو میزنم
قلبم را تا ابد به تو میدهم ، تو تنها مال منی ، این را به همه نشان میدهم
مگر میشود بی تو بود ، آنگاه که تویی تنها بهانه برای بودنم
وقتی که بودنم بسته به بودن تو است ، این لحظه هم منتظر آمدن تو است
لحظه ای که بوی عطر تو می آید از آنجایی که میبینمت تا آنجایی که به انتظارت نشسته ام
چیزی دیگر نمانده تا رسیدن به آرزوها ، تا رسیدن به تویی که همیشه آرزوی زندگی ام بوده ای
هر که می آید به سراغم ، سراغ تو را از آن میگیرم
هر که مرا نگاه میکند ، با نگاهم به دنبال تو میگردم ...
و من چگونه به دیگران بگویم عاشق کسی دیگرم
تنها دلیل زنده بودنم کسی است که همیشه بهانه ایست برای دلخوشی هایم...
خیالت راحت از اینکه هیچگاه تنهایت نمیگذارم ، دلهره ای نداشته باش
از اینکه اینجا تو را جا بگذارم ، که غیر از این خودم جا میمانم و دنیا تمام میشود
همه اینها تبدیل به یک قصه ی بی فرجام میشود
ای تو که با نگاهت میتابی بر من و قلبم جوانه میزند
و آن لحظه حرفهای عاشقانه میزند ، و این من و این احساسات من
برای تویی که همیشه میمانی در دلم
نه دیگر محال است تو را از یاد ببرم ، همه را فراموش میکنم و تو را با خود میبرم ،
تا هم خودت و هم یادت همیشه با من باشند، تا اگر لحظه ای در کنارم نبودی با یادت زنده باشم
ای تو که با احساساتم دیوانه میشوی ، تو هم اینجاست که هم احساس با من میشوی
و آخر هم دلت با دلم و خودت با خودم همه با هم یکی میشویم
حکایت عشقمان
تا آنجا که نفس در سینه است ، یک نفس دوستت دارم