عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

هنوزم داری میری

هنوزم داری میری ...


نویسنده و گوینده: مهدی لقمانی

چقدر زود رفتی ، هنوز چشمام به دره ،  بعضی وقتا همینجور که دلم توی حال خودشه از من و تو و این دنیا میخنده

عجب صبری داره دلم ، 

چقدر زود عشقمون تموم‌ شد، یعنی دیگه بعد تو همه عمرم حروم شد؟

محاله که تو نباشی ، 

میخواستم بسازم دوباره روزای قشنگمو ، دوباره یادت اومد توی خاطرم و ویرانه شد هر چی ساخته بودم

هی فراموشت میکنم ، باز دوباره خاطرات با تو بودن ، حالمو خراب می‌کنه

هی می‌خوام بگم تو رو نمی‌شناختم ، میرم کنار پنجره و تو هنوز داری واسم دست تکون میدی و میری .... هنوزم داری میری.....


تو ماه منی

قلبم فقط در کنار قلب تو میتپه

حالم فقط با وجود تو آرومه

عشق رو زیبا مینویسم ، وقتی تو مال منی

جای خالی ندارم توی دلم ، وقتی که تو تمام منی

تو ماه منی ،

تو بهترین اتفاق زندگی منی ، پس با تو، منتظر یه اتفاق خوب دیگه نیستم

تو شیرین ترین لحظه ها رو واسم رقم میزنی ،  دلم میخواد دنیا همینجا وایسه....

حواسم از همه  جا پرته ، اما بیخیال نیستم ، وقتی تو تمام فکر و  ذکرمی ،وقتی تنها تو در خیالمی

سراغت را که میگیرند از من ، میگویم همینجاست ، توی قلبم


راه زندگی

راه زندگی


  مهدی لقمانی


همچنان میرویم

آخر خط زندگی اینجا نیست

همه آدمهای اینجا مثل غریبه نیستند

به دنبال یک حادثه شیرین،  یک برخورد دلنشین

به دنبال اشکی از سر شوق، اخمی از سر ذوق

آتش همیشه نمی سوزاند، گاهی سردی تنت را گرم میکند

دریا همیشه غرق نمیکند، تو را  به سوی آرامش میبرد

میشود به آنهایی که چشم دیدنشان را نداریم  لبخند زد

میشود بعضی حرفا که دل میشکند را، نشنید

بعضی نگاه ها که حالمان را میگیرد را، ندید....

میشود واژه های زیبا را کنار هم گذاشت، 

تا تبدیل به زیباترین جمله شود و آن را همیشه در دل زمزمه کنیم

تو جان من باش

تو جان باش، همراه من باش ، دلم هیچگاه نمیگیرد

تو آغاز م باش ، اگر غرق دیروزم، فردای من باش ، دلم هرگز نمیمیرد

گاهی که از تمام دنیا دلم‌میگیرد ، تو بیا و آهنگ آرام من باش...

تو را دارم ، همیشه میخواهمت ، ای ناتمام من ، تو بیا و تمام وجودم باش..

بگیر دستم را ، زیر و‌ رو کن همه وجودم را ، یکبار دیگر ناجی دلم باش....

در زیر سقف آسمان دلتنگی ها ، خنجر بی محبتهاست که بر دلم مینشیند، حرفهاست که دلم را میرنجاند، تو بیا و در پناهم باش....

ای همنفس ، همچنان جزئی از نفسهایم باش ، اگر روزی از عشقت مردم تو همیشه، وارث عاشقانه هایم باش....

فقط نگاهم کن

فقط کافیست نگاهم کنی ، که تا بی نهایت عشق بروم

کافیست صدایم‌کنی ، تا آرام‌بگیرم و‌عاشقانه جواب بدهم ،جانم؟

کافیست که دستانم را بگیری ، تا احساس کنم ، گرمای وجودت را در میان قلبم 

یک لحظه در کنارم باشی ، انگار عمریست در آرامشم

کنارم بمان که دلگیرم ، خسته ام ، تو فقط نگاهم کن

خودت میفهمی که در دلم‌چه میگذرد، میفهمی که در چه حالی ام

من هم فقط دستانت را میگیرم ، میفشارم  و زمزمه میکنم دلتنگی هایم را

باور کن فقط عطر وجودت برای آرامش این لحظه هایم کافیست

شک نکن که بخاطر وجود تو است که عاشقانه ، عشق را میپرستم

فقط کافیست در آغوشم بگیری ، من در پناه توام که بیخیال غصه های این زندگی ام.....