عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

فقط نگاهم کن

فقط کافیست نگاهم کنی ، که تا بی نهایت عشق بروم

کافیست صدایم‌کنی ، تا آرام‌بگیرم و‌عاشقانه جواب بدهم ،جانم؟

کافیست که دستانم را بگیری ، تا احساس کنم ، گرمای وجودت را در میان قلبم 

یک لحظه در کنارم باشی ، انگار عمریست در آرامشم

کنارم بمان که دلگیرم ، خسته ام ، تو فقط نگاهم کن

خودت میفهمی که در دلم‌چه میگذرد، میفهمی که در چه حالی ام

من هم فقط دستانت را میگیرم ، میفشارم  و زمزمه میکنم دلتنگی هایم را

باور کن فقط عطر وجودت برای آرامش این لحظه هایم کافیست

شک نکن که بخاطر وجود تو است که عاشقانه ، عشق را میپرستم

فقط کافیست در آغوشم بگیری ، من در پناه توام که بیخیال غصه های این زندگی ام.....


قانون عشق تو

تشنه ام ، مقصدم تویی ، بیراهه نمیروم

آنگاه که مهتاب شبهای منی ، به خواب نمیروم

دلتنگم ، تنها نمیروم ، وقتی میدانم می آیی ، دیگر به کنج اتاق نمیروم

کارم به جایی رسیده که بی تو هم به رویاها میروم

خیالت راحت ، من بی خیال تو به رویاها نمیروم

در این مرحله از سختیهای زندگی ام ، 

در این خستگی زندگی ، من بدون آرامش با عشقت به مرحله بعد نمیروم

آغوش تو  دریای من است ، من غرق در آنم و بی تو به سوی قایق نجات نمیروم

گفتند از این عشق رها شو ، چرا اسیری

من در قانون عشق تو به هیچکس جواب پس نمیدهم




وقتی در کنارمی

وقتی در کنارمی، یادم میرود ، که خسته ام ، غمگینم و تنها

یادم میرود که روزی دلم شکست ، اشک در چشمانم حلقه بست

وقتی در کنارمی یادم میرود ،شبی آسمانم بی ستاره بود ، یا یک بی وفا 

روزی در قصه زندگی ام بود

تو مثل قایقی در دریای بی انتهای زندگی ام که مرا همراهی میکنی

نه مثل آن قایق شکسته در برکه تنهایی ها ، نه مثل آن فانوس خاموش در اتاق تاریکی ها

تو همچو یک آغوش پر از عشق مرا در بر میگیری ، تا حس کنم در پناه توام

در کنار هم میگذارم تک تک عاشقانه ها را ، تا شعری شود در وصف تو

شعری به زیبایی چشمانت ، به گرمی آغوشت 

وقتی در کنارمی یادم میرود ، روزی من هیچکس نبودم

اما اینک با تو دنیایی پر از عشق را در قلبم دارم