ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
کرکس های سیر
نویسنده و گوینده : مهدی لقمانی
از فردای نیامده میترسیم
تنها خواب باران را میبینم در این کویر
به ظاهر جوانیم اما از درون پیر پیر....
چه بر سر ما آورده اند آن کرکس های سیر
آرزوی دیدن ستاره را داریم ،آنگاه که اطرافمان پر از شمع رو به خاموشیست، دلم برای شادی ها تنگ شده ، که همه رو به فراموشیست
اینجا افتاده ام زخمی و پریشان ، ممکن است به من لبخند بزنی ای رهگذر با مرام؟
راستی باران کجا رفت ؟ خیلی وقت است صدایش را نشنیده ام ، خیلی وقت است خنده بر لب را در این شهر پر از غبار ندیده ام ....
یعنی آسمان هم فروخته شد ، یا هنوز جای شکرش باقیست؟ دریا را میدانم ، در نگاهش اشکیست که انگار دیگر مال این سرزمین نیست!
رحم کنید ای کرکسهای سیر ، هنوز نفس در سینه داریم ، هنوز نگاهمان به آسمان است ، گرچه بر روی خاکی افتاده ایم که حس میکنم دیگر مال ما نیست.....
پرواز کن
نویسنده: مهدی لقمانی
همیشه بهار نیست
گاهی هم خزان می آید
اگر عاشق زندگی باشی
خزان هم بهاریست
پرواز کن، این قفس جای تو نیست
بگذر از این ویرانه، اینجا در حد تو نیست.
آسمان تو را میخواند
رها شو از این بند و زنجیر،
همراه با طوفان برقص، از صدایش نترس
، با وجود اینکه سرماست اما نلرز.....
گاهی حتی باید به دلت هم پشت کنی، یک بار هم تو نصیحت این سرنوشت کنی.....
میتوانی در این سکوت دیوانه وار، غوغا به پا کنی....
بی هوا دستت را میگیرم،
بی اختیار تو را در آغوش میگیرم
بی صدا، صدایت میکنم ،
بی دلیل نگاه به چشمانت میکنم
و عشق تکرار با تو بودن است،
به تو به اوج آرامش رسیدن است
بی آنکه بدانی، با تمام. وجود حست میکنم،
بی آنکه بفهمی از شوق داشتنت
چشمهایم را از اشک تر میکنم، تو را باور میکنم
برای داشتنت هر کاری میکنم....
بی پناه نیستم، وقتی در زیر سایه عشق توام
بی گناهم، خدا میداند که من فقط
مست عشق توام...
وقتی دلممیگرفت ، مرا در آغوشمیگرفتی و آرامممیکردی
لبخند میزدی واشکرا از چشمانم پاک میکردی...
هروقت نبودی ، انتظار و دلتنگی ات همچنان با من بود
گفتی قرارمان ، در زیر باران ، آمدمودیدم هوا آفتابیست ، جایت در آنجا خالیست ، برگشتم ودیدم در گوشه ای از آسمان ابریست، که باراندارد ، تو می آیی ومیدانستم درد دلم، همیشه درماندارد
هرجا نگاه میکنم هستی ، در خواب همبه دنبالم هستی ، در لحظه بیداری، در کنارمهستی ، بودنت آهنگیست پر از آرامش ، که هم میشنوم ، هممیبینم و هم با تماموجودم لمست میکنم...
گفتی چشمبررویهم بگذاری من در کنارتم ، چشمبر روی هم گذاشتم و دیدم که نیستی ، به دنبالت گشتم و در اعماق قلبم پیدایت کردم.... همانجا بمان ، جایگاهت ابدیست
از همه دست کشیدم تا تو تنها باشی در قلبم
چشم برروی همه بستم تا تو باشی همه کسم
تو آغاز فصل عشقی ، آغاز نفسهایم
تو همانی که درمان کردی زخمهای کهنه ام را
تو همانی که زیرو رو کردی تمام وجودم را
تو در کویر دلم باریدی و در غروب تنهایی هایم طلوع کردی
تو تمام آنچه که نیاز داشتم را به من هدیه کردی
نیاز من فقط تو بودی ، تا دور کنی مرا از همه آنهایی که از نزدیک هم نمیتوان دید
فکر میکنم تو را قبل از آشنایی میشناختم،
تو همان (تو) در عاشقانه هایم بودی