عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

تو همان عشق

از همه دست کشیدم تا تو تنها باشی در قلبم

چشم برروی همه بستم تا تو باشی همه کسم

تو آغاز فصل عشقی ، آغاز نفسهایم

تو همانی که درمان کردی زخمهای کهنه ام را

تو همانی که زیرو رو کردی تمام وجودم را

تو در کویر دلم باریدی و در غروب تنهایی هایم طلوع کردی

تو تمام آنچه که نیاز داشتم را به من هدیه کردی

نیاز من فقط تو بودی ، تا دور کنی مرا از همه آنهایی که از نزدیک هم نمیتوان دید

فکر میکنم تو را قبل از آشنایی میشناختم، 

تو همان (تو) در عاشقانه هایم بودی