عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

با تو و بی تو


بی تو این زندگی بر من حرام است ، تمام لحظه های شادی در قلبم رو به پایان است
با تو بودن است حس یک زندگی زیبا ، لمس عاشقانه تمام زیبایی های این دنیا
بی تو کنج قفس و هیچ شوقی نیست برای پرواز ، با تو لبریز از عشق و شوق پرواز
بی تو غرق در دریا و آسمان ابری دلم ، با تو در کنار دریا و زمزمه دوستت دارم گلم
عشق برایم بی درد است ، اگر تو باشی ، همیشه در کنارم باشی ...
بی تو زیر باران ، اشک میریز از چشمانم همراه با آسمان ، با تو غرق در بارانیم در زیر آسمان ، عاشقتریم از همه عاشقان
کجا بهتر از قلب مهربان تو ، کجا بهتر  از آغوش گرم تو،
همینجا میمانم ، همینجا این شعر عاشقانه را برایت میخوانم ،
تا بدانی در کنار تو خوب خوبم ، بی تو خسته و دلشکسته و سوت و کورم
با تو نفسم نمیگیرد ، دلم از شوق داشتنت هیچگاه نمیمیرد.

 

میلاد دنیای من

غنچه ای میشکفد ، گل میشود ، زندگی از عطر وجودش پر میشود
آن گل بر دلی مینشیند ، آن دل عاشق میشود و لیلای من مجنون میشود
خدا تو را آفرید، تا من عاشقت شوم، تا زیباترین لحظه های زندگی ام در کنار تو رقم بزند
خدا تو را برای من آفرید ، تا لبریز از عشق و محبت هایت شوم
دلم نام تو را فریاد میزند و تو را میخواند ، و به عشقت میبالد
تمام لحظه های عمرم به پایت ، هر لحظه بخواهی ، همان لحظه میشوم فدایت
ستاره ها همه بی قرار آمدنت هستند تا در آسمان به عشقت بدرخشند
و تو آن خورشید عشقی که با آمدنت به زندگی ام روشنی دادی
روزی که به دنیا  آمدی هرگز نمیدانستی لحظه ای خواهد آمد که برای یک نفر همه دنیا میشوی
ای  دنیای من ، تولدت مبارک...

از کجا آمدی نازنینم

عشق را فقط با تو میخواهم ، من درگیر توام و تنها تو را میخواهم
از کجا آمدی ، که اینگونه دلم اسیرت شد، که اینگونه چشمانم مات دیدنت شد
از کجا آمدی ، که اینگونه محو تو شدم ، نمیدانم چگونه اینقدر عاشقت شدم
از کجا آمدی ، که مستت شدم ، حالم خراب شد و غرق در دریای دلت شدم
عشق را فقط با تو میشناسم ، تک تک لحظه های با تو بودن را میشمارم برای همیشه بودنت ...
میرسم با تو ، به آرامش ، میکنم از تو تنها یک خواهش ، تنها نوازش ... نوازش...
تو میخندی و من محو توام ، تو میدانی که من چقدر دیوانه ی توام
میپرسی که در چه حالی ، میگویم که عالی ، از همه چیز جز محبت تو خالی!
آه که چه بی تاب توام نازنینم ، من با تو همیشه عاشقترینم...

عشق جاودانه

به همه دنیا نشانت میدهم ، هر چه احساس در دلم است را به تو میدهم
تویی که لایق بهترین هایی ، تویی که آغاز کلام همه عاشقانه هایی
عشق یک بار است ، فقط یک بار، تو همان عشق بی تکرار زندگی منی
که فقط عاشق توام ، من تا همیشه مال توام
در آغوشم بگیر ، بفشار مرا ، تا حس کنم هستی ، و وجودت به من هر لحظه عشق میدهد
در آغوشم بگیر ، این دنیا مال من وتو است ، عشق در دل های من وتو همیشگیست
در آغوشت میگیرم ، برایت نمیمیرم ، زنده میمانم تا از با تو بودن لذت ببرم
جدا از تمام عشقهای بی معنای این زمانه ، تویی نوید آمدن عشقی جاودانه
که برای منی و برای من میتپد قلبت ، بدجور به دلم نشسته مهرت....

در هوای مستی

شعرم را بهانه کرده ام تا به هوای تو ، حرف دلم را بگویم
دوست  داشتن را بهانه کردم تا عاشقت شوم
و اینک به هوای تو ، حالی عاشقانه دارم
زندگی بهانه ای بود برای اینکه فدایت شوم...
تو در تمام لحظه هایم تکرار میشوی ، اما هیچگاه برایم تکراری نمیشوی
هیچکس عاشقانه تر از من نمیتواند از تو بگوید...
در عمق نگاهت شعری جاریست به لطافت صدایت...
سهم من از این احساس ، تمام وجود تو است که همیشه بی تابم
بی تاب در میان گرفتنت ، بوسه بر روی لبانت
در این عشقبازی من با دلت ، محو چشمهای مست توام ، شب تا سحر را در اختیار توام
تا با  تو از تاریکی به روشنی ها برویم ، در این حال مستی به بلندی ها برویم
تا از آنجا فریاد بزنیم هر چه در دلهایمان نهفته ، چه کسی گفته عشق زیبا نیست؟
عاشقی ، یعنی همیشه مستم ، همیشه و همه جا با عشقت زنده هستم....