عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

نگاهم کن

 


 

 

صدایم کن ، که صدایت آرامش وجود من است!


نگاهم کن ، که درون چشمانت برایم طلوع یک دنیا عشق و محبت است!


دعایم کن ، که دعای تو تضمین فرداهای زیبای با تو بودن است !

 

نوازشم کن ، که دستان پر مهرت گرمی گونه های سرد و خیسم است !

 

باورم کن ، که با باور تو من عاشقترینم!

 

اشکهایم را پاک کن ، حالا نگاهم کن ، کمی با من درد دل کن ، مرا آرام کن !

 

بگذار سرم را بر روی شانه هایت بگذارم ، بگذار دستانت را بفشارم ، بگذارم بگویم چقدر

 

دوستت دارم ، مرا باور کن !


با آن چشمهای زیبایت نگاهم کن ای عشق من ، نگاه تو مرا دیوانه تر میکند!


نگاه زیبایت را باور دارم ، زیرا درون آن یک دنیا محبت میبینم !

 

نگاهت را باور دارم زیرا در نگاهت معنای واقعی عشق را می بینم و کلمه دوستت دارم

 

را میخوانم و با تمام وجود حس میکنم که چقدر مرا دوست داری !

 

با نگاه عاشقانه ات نام مرا صدا میکنی و میگویی که تنها مرا داری !


با نگاه عاشقانه ات راز دلت را میدانم و میگویم که محرم رازهایت هستم

 

نگاهم کن که نگاهت مرا به این باور می رساند که ما هر دو یک عاشق واقعی هستیم!

 

با نگاه درون چشمهای زیبایت راز دلت را میخوانم و این را میدانم که تو بهترینی! تو

 

همانی هستی که لایق منی !

 

نگاهم کن ، با نگاهت صدایم کن، با صدایت آرامم کن !

 

نگاهم کن ای عشق تا با نگاه به آن نگاه عاشقانه ات احساس خوشبختی کنم!


تولد دفتر عشق


 

دویستمین پست دفتر عشق با متنهای مهدی لقمانی به روز شد !

 


 

سالروز تولد وب لاگ غوغای عشق در دفتر عشق را به همه طرفداران دفتر عشق تبریک

 

عرض میکنم

 

سه سال گذشت و امروز تولدی دیگر برای وب لاگ غوغای عشق در دفتر عشق است!

از همه شما عزیزانی که در این مدت هر روز و هر لحظه دفتر عشق را ورق میزدید و عاشقانه متنهای مرا میخواندید تشکر میکنم و خوشحالم که هیچگاه من و دفتر عشق را تنها نگذاشتید !

همانطور که میدانید دفتر عشق یک وب لاگ معمولی نبوده! دفتر عشق یک خلوتگاه عاشقانه برای همه شما عزیزان بوده است !

اگر این وب لاگ سالهاست که فعالیت میکند تنها به عشق شما هواداران دفتر عشق و متنهای من است !

نمیدانم چگونه جواب اینهمه محبت و لطف شما عزیزان را نسبت به دفتر عشق بدهم !

امیدوارم با حمایت شما عزیزان از این وب لاگ بتوانم همینطور عاشقانه به فعالیت خود ادامه دهم

و همچنان عاشقانه تر از همیشه برای شما عزیزان و هواداران دفتر عشق بنویسم!

اگر دفتر عشق امروز در بهترین جایگاه در بین وب لاگها و پر طرفدارترین وب لاگ عاشقانه قرار گرفته است به خاطر حمایت همه جانبه شما عزیزان از این وب لاگ بوده است !

از همه شما طرفداران دفتر عشق تقاضا میکنم با حضور گرم و نظرات پر از عشق و محبتتان همچنان مثل گذشته یار و یاور دفتر عشق بمانید!

به امید روزهای بهتر برای شما و  وب لاگ دفتر عشق....

 

مدتی بود تقریبا 9 سال پیش در دفتر خاطرت کوچکی که داشتم برای دل خودم مینوشتم !

آن زمان مخاطب متنهای من خودم بودم و قلبم!

اطرافیان که آن دفتر خاطرات را ورق میزدند مرا به نوشتن تشویق میکردند و آن متنهایی که در آن دفتر کوچک مینوشتم مورد استقبال اطرافیان قرار گرفت و من با تشویق آنها سعی کردم که متنهای بیشتری بنویسم ! و این شور و شوق نوشتن باعث شد که من روز به روز در زمینه نوشتن فعالیت داشته باشم ! بدون کمک گرفتن از هیچکسی یا هیچ کتابی تنها هر چه دلم میگفت بر روی صفحه کاغذ مینوشتم !

تا اینکه تصمیم گرفتم متنهایم را در یک وب لاگ قرار دهم که اولین وب لاگ رسمی من با همین اسم در سایت پرشین بلاگ ثبت شد و مدت دو سال و نیم در آن وب لاگ فعالیت میکردم که متاسفانه آن وب لاگ را هک کردند و من سریعا یک وب لاگ دیگر در سایت بلاگ اسکای با همان اسم ثبت کردم که اینک امروز سومین سال فعالیت این وب لاگ می باشد !

متنهای من نه شعر است و نه کلمات ادبی ، تنها کلام صادقانه ایست که همه و همه حرف دل عاشقان است !

متنهای خیلی ساده اما با جملاتی که حرف دل همه عاشقان است اینک به دل همه نشسته !

و این یک افتخار بزرگ برای من است که خیلی ها عاشقانه و از ته دل متنهای مرا میخوانند!

 

 

 

مقدمه دفتر عشق

 

به نام خداوند ایثار و انصاف

از عشق نوشتن درک میخواهد ، احساس میخواهد ، غرور میخواهد....

من در این وبلاگ (دفتر عشق) سعی کرده ام که حرف دل عاشقان را  بنویسم!

 تمام متنهایی این وب لاگ حرف دل کسانی است که عاشق بوده اند ، شاید زمانی ،شاید  هم اکنون عاشقند و یا شاید از عشقشان جدا شده اند!

بیشتر انسانها دوست دارند معنای عشق را بدانند و آن را درک کنند!

متنهایی که در این وب لاگ نوشته ام  به زبان خیلی ساده  و گویا می باشد که همه بتوانند  معنای متنهای مرا به سادگی بفهمند و درک کنند.

متنهای من نه شعر  است و نه کلمات ادبی ، تنها کلام صادقانه ای است که همه و همه حرف دل عاشقان  است

سپاس آن خدایی که این نعمت بزرگ نوشتن و درک مفاهیم زندگی را به من عطا کرد تا من بتوانم از عشق و زندگی هر چه که میخواهم بر روی صفحه کاغذ بنویسم.

به امید  اینکه عشق همه ما انسان ها نزد خداوند پاک و مقدس باشد.

جایگاه برتر  وب لاگ در موتورهای جستجو:

بزرگترین افتخاری که نصیب وب لاگ دفتر عشق شده است جایگاه آن در موتورهای جستجو میباشد!

این وب لاگ عاشقانه در میان تمام سایتها و وب لاگهای عاشقانه موجود در اینترنت در رتبه های اول یا دوم موتورهای جستجو قرار گرفته و همین امر باعث شده است بازدیدکنندگان زیادی را به خود جذب کند!

 


 

چاپ چند متن از متنهای من در روزنامه های آوای تورنتو و سلام تورنتو برای ایرانیان مقیم ( کشور کانادا )

و اما شما دوستان عزیز در صورت تمایل در قسمت نظرات پاسخ سوالات زیر را بدهید :

1-       نظر شما درباره وب لاگ دفتر عشق چیست؟( انتقاد یا پیشنهاد کنید )

2-       نظر شما درباره متنهای من چیست  ؟( انتقاد یا پیشنهاد کنید )

3-       بهترین متن که تا به حال در وب لاگ نوشته ام از نظر شما کدام متن است؟

4-       نظر شما در مورد دکلمه ی متنها (با صدای خودم)چیست؟ ( انتقاد یا پیشنهاد)

5-       چند مدت است که با وب لاگ دفتر عشق آشنایی دارید و متنهای مرا میخوانید؟

6-       بازدید مدیریت وب لاگ از وب لاگهای شما و نظرات او چگونه بوده است؟

7-       نمره به طرح و قالب وب لاگ؟

8-       نمره به متنهای من؟

پاسخ سوالات را با ذکر شماره سوال کوتاه و واضح در قسمت نظرات بنویسید!

 

اینجا ایستگاه عشق بازیه هزاران کبوتر عاشق است

دفتر عشق

برای تو می نویسم که عاشقانه میخوانی درد دلم را....

برای تو مینویسم ، برای تو که میدانم عاشقی یا در غم عشقت نشسته ای.

مینویسم تا بخوانی ، من با یک دنیا احساس نوشته ام ، تو نیز با چشمان خیست بخوان....

برای تو می نویسم که عاشقانه دفتر عشق را ورق میزنی و آنچه که برای دلها مینویسم ، با یک عالمه احساس میخوانی....

صفحات دفتر عشق را یکی یکی ورق بزن ، دفتری که صفحه به صفحه آن جای قطره های اشک در آن پیداست...

این قطره های اشک ، قطره های اشک من و آنهاییست که از ته دل متنهای مرا میخوانند....

بخوان همراه با همه ، من نیز می نویسم برای تو و برای همه....

دفتر عشق ، این دفتر کهنه که هر صفحه از آن با کلام عشق آغاز شده برای همه است ، برای عاشقان وبرای آنهاییست که در غم از دست دادن عشق نشسته اند و  آنها که تنها در گوشه ای خسته اند...

دفتر عشق ، دفتریست که هیچگاه صفحات آن که همه از جنس دل است به پایان نمیرسد اما شاید روزی این دستهایم خسته از نوشتن کلام عشق شود...

بخوان آنچه برای تو و برای همه عاشقان دفتر عشق نوشته ام....

بخوان تا من نیز عاشقانه برایت بنویسم...

ببین عشق چه غوغایی  در این دفتر عشق به پا کرده....

دلی آدمی را دیوانه کرده ، یک عاشق را مجنون کرده ....

برای تو می نویسم که میدانم مثل منی ، همصدا با من ، و همنشین با اشک!

برای تو مینویسم که عاشقترینی ، غمگینترینی و یا تنهاترینی!

 


 

 

درد عشق

  

درد عشق

درد من عاشقیست

درد من عاشقیست ، احساسم در این روزها دلتنگیست!

دردی در سینه ام دارم که تنها قلبم میداند !

احساسی در قلبم دارم که تنها خدا میداند !

این روزها دلم بدجور هوایت را کرده است ، دلم برایت تنگ شده است!

خیلی برایم عزیزی عزیزم ، تا تو را دارم هیچ غمی جز غم دوری ات در دل ندارم!

کاش در کنارم بودی ، کاش بودی تا دیگر هیچ غمی در دل نداشتم !

نیاز من در کنار تو بودن است ، آرزوی من همیشه با تو بودن است !

خسته نمی شوم از دلتنگی اما شاید لحظه ای تنها دلشکسته شوم!

می سازم با این لحظه های دور از تو بودن و میگذرانم این لحظه های نفسگیر را!

از من خواسته بودی هیچگاه اشک نریزم ، راستش را بخواهی اینک چشمانم پر از اشک

است !چشمم مثل قلبم صبور نیست! زود می شکند و زود دلش هوای دیدن تو را میکند!

درد من ، درد تو است ، درد ما درد عشق است !

با درد عشق سوختم ، با لحظه های دلتنگی ساختم ، عاشق ماندم و عاشقانه با یادت

زندگی میکنم !

در لحظه های دلتنگی در گوشه ای مینشینم و به تو می اندیشم ...

دلم بدجور بهانه میگیرد ، تو مال منی اما در کنارم نیستی !

درد من عاشقیست ، دردی که دوای آن فقط تویی !

بیا و با حضورت در کنارم مرا درمان کن!

در این لحظه هایی که در کنارم نیستی دلم تنها تو را میخواهد !

تنها تو میتوانی درد دلم را درمان کنی !

                                   

تا ابد در قلبمی

 

 

تا ابد در قلبمی

 

اگر عشقی در این زمانه باشد آن عشق تویی!

 

اگر یک با وفا در این دنیا باشد آن با وفا تویی!

 

با بودن تو در قلبم ، این قلب خوشبخت است ....

 

با بودن تو در این دنیا احساس میکنم که عاشقترینم !

 

اگر یک عشق جاودانه در این دنیا باشد ، آن عشق در قلب من است !

 

به تو افتخار میکنم ای عشق ، تویی که مظهر پاکترین عشق روی زمینی!

 

اگر یک عاشق در این دنیا باشد ، آن عاشق واقعی منم  زیرا پاکترین عشق در قلبم

 

است!

 

تو بهترین هدیه از طرف خدا برای منی !

 

اگر این دنیا با آدمهای بی وفایش با قلبم مدارا نکردند ، تو در میان آنها با محبت و عشقت

 

 به من زندگی دوباره دادی ای تو که سرچشمه محبت و عشقی!

 

اینک که آمدی در قلبم مطمئن باش که برای همیشه خواهی ماند و حتی یک لحظه نیز

 

 پیشمان نخواهی شد که در قلب منی !

 

آنقدر در این قلب عاشقم به تو عشق می ورزم تا با تمام وجود معنای عشق را در قلبم

 

حس کنی !

 

اگر یک دل دیوانه در این دنیا باشد ، دل من است که دیوانه قلب مهربان تو است!

 

بشکن سکوت عاشقانه را با فریادت !

 

فریاد بزن نام مرا که با رعد صدایت هوای دلم بارانی شود !

 

آنگاه که هوای این دل بارانی شد بیا در زیر بارانش !

 

حس کن گرمی قطره های باران را در قلبم ، که برای تو می بارد !

 

تو مقدس ترین عشق در این دنیایی که برای من و قلبمی!

 

اگر یک با وفا ، یک همدل و همزبان در این دنیا باشد ، تویی که تا ابد در قلبمی!

 

 


 

من که میدانم...!

    


 

من که میدانم...!

 

من که میدانم تو چقدر مرا دوست داری ، من که میدانم قلبت تنها برای من است!

 

میدانم وقتی دلتنگم میشوی آن چشمهای زیبایت بارانی میشود!

 

میدانم شبها به یادم به ستاره ها خیره میشوی ، و به یاد من به خواب عاشقانه میروی!


به خدا میدانم که خیلی مرا دوست داری ، میدانم تنها به عشق من نفس میکشی!

 

من که میدانم تنها امیدت رسیدن به من است و میدانم که اینک دلت هوایم را کرده

 

است!

 

میدانم جای تو در قلبم گرم است و میخواهی تا ابد با من بمانی !


اما تو نمیدانی بر من چه میگذرد؟

 

اگر تو مرا دوست داری من دیوانه تو هستم ، قلب من بی ارزش است همه وجودم برای

 

 تو است!


وقتی دلتنگت میشوم مانند تو اشک نمیریزم ! سرم را به دیوار می کوبم و زار و زار گریه

 

میکنم ! همه به من میگویند دیوانه ام ،به خدا من تنها دیوانه تو هستم !

 

شبها تو به خواب عاشقانه میروی اما نمیدانی که من خوابی به چشمهای خسته ام

 

نمی آید!مگر یاد تو میگذارد که من به خواب روم ، تا سحرگاه به یادت نشسته ام !

 

میدانم که تنها به عشق من عاشقترینی ، اما بدان که من به عشق تو مجنون ترینم!

 

من که میدانم طاقت دوری مرا نداری ، اما این را بدان که من اگر آن سوی دنیا نیز باشم

 

از تو دور نیستم  و همیشه در کنار تو هستم ، نگاهی درون قلبت بیندازی مرا میبینی !

 

من که میدانم طاقت نداری دلشکسته شوی ، به خدا من یک لحظه نیز طاقت شکستن

 

آن دل مهربانت را ندارم !

 

بیا هر چی میخواهی دلم را بشکن ، چشمهایم را پر از اشک کن ، دل من و چشمانم

 

مال تو است ، اختیارش در دستان تو است !

 

من که میدانم تو نیز مثل من طاقت نداری دلم را بشکنی و میدانم که دلم برای تو عزیزتر

 

 از جانت هست ای بالاتر از جانم!


همه زندگی ام فدای تو ، این قلب عاشقم برای تو ، قربان آنهمه مهر و محبت و صفای

 

تو!