عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

اسیر تنهایی

گاهی از دست همه دلگیری ، هر‌جا باشی یک جا نشسته ای و‌گوشه گیری
همصدایی با سکوت ، قصه اینجا تمام شد که یکی بود ، یکی برای همیشه رفته بود
من به عشق دیدن آسمان رفتم و‌رفتم ، اما سقوط کردم
تا رسیدم‌به دشت گلها‌خزان آمد ، تا رسیدم به مهتاب ، سحر‌آمد‌‌..
من بعد از تو، به جایی رسیده ام که  تنهایی هم دیگر نگاهم نمیکند
با یک‌نگاه ،یک‌بار برای همیشه اسیر شدم ، من درگیر روزهایی شدم که فقط برایم به رنگ غروب بودند.
هر همدمی می آید مثل خودم به غم مبتلا میشود، هر همزبانی می آید مثل من اسیر‌ سکوتی میشود که بی انتهاست...
نمیخواهم دیگر‌ کسی را به دردم مبتلا کنم، دردی که دیگر‌دوایی ندارد....

مرا جا گذاشت


مرا جا گذاشت

http://daftareshghe.com/love/kadregol.gif

به آسانی دل داد و به آسانی دل برید ، او حتی در لحظه آخر اشکهای مرا ندید

مثل یک پرنده از قفس دلم پرید ، حتی صدای آخرین فریادم را نشنید

چه بچه گانه برایش گریه میکردم ، اینک از حال و روز خودم میخندم

رفت و مرا جا گذاشت ، دستم را درون دستهای غم گذاشت

من مانده ام و تنهایی و یک حسرت

تو بودی که مرا به سوی خودت کشاندی با آن چشمان مستت

او رفت و من رفتم به دنبالش، رسیدم به رد پاهایش

رفتم در کنارش ، خیره شدم به چشمانش

او دیگر مرا نمیشناخت ، او دیگر نگاهم را نمیخواست

دلم با این حال و هوا نمیساخت ، دلم همانجا بود که خودش را باخت

باورم نمیکرد ، باور نمیکردم که دیگر نبود

مرا نمیخواست ، نمیتوانستم بدون او باشم

دل به دل راه نداشت ، او دیگر در دلش برایم هیچ جایی نداشت

از چشمش افتاده بودم ، من قبل از رفتنش خودم راهش را رفته بودم

میدانستم به کجا میرود ، میدانستم به جایی میرود که فراموشم کند

برای همیشه در قلبش خاموشم کن

او میدانست خیلی دوستش دارم و باز هم رفت

میدانست برایش میمیرم و لحظه ای برنگشت

برنگشت که بببیند دارم از غم رفتنش پرپر میزنم ، عشقش را با خودم به گور میبرم


«««« written by Mehdi Loghmani »»»

خواهش میکنم بدون ذکر منبع و نام نویسنده کپی نکنید !

http://daftareshghe.com/wp-content/uploads/1724482_648258285216034_1920783127_n.jpg

بیش از ۱۰۰ دکلمه عاشقانه با صدای مهدی لقمانی کلیک کنید