ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
مانده ام به پای تو که دوستت دارم ، خسته نیستم ، چون که تو را دارم
و روزی لحظه ای آمد که دیدم با تو چه دنیایی دارم ، مثل بهشت
وجودت ، نگاهت ، حرفهایت ، چه زیبا می تابند بر تن من
و بازتابش عشقی است که مرا لحظه به لحظه دگرگون میکند
ساده تر مینویسم، دوستت دارم ! ساده است ، به سادگی یک قلب، اما پر از غوغا
و من زمانی در هیاهوی قلب خویش ، زمانی که همه از عشق فراری بودند
با شنیدنش پر از گریه و زاری بودند ، عاشقت شدم و هر چه خواستی
در راه داشتنت قدم برداشتم و امروز رسیده ام به عمق قلبت، جایی پر از آرامش
حالا از این سرزمین تنها ، من مانده ام و تو و خدا
پس به آن کسی که جز من و تو در بین ماست دوستت دارم
نمیخواستم تنهایی را ، اما تنها تو را میخواستم
نمیخواستم بی کسی را ، اما دلم میخواست تو باشی همه کسم
شدی تنها بهانه ، برای هر دلیل عاشقانه
تنهایی بود در بینمان ، اما جزئی از عشقمان
مثل اینکه من تنهایی در قلب توام ، مثل تو که تنهایی مال منی