ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
رهگذری بودی برای دلم ، روزهای باهم بودن کوتاه بود گلم
و حالا باید رفت ، گرچه رفتن در مرام ما نبود عزیزم
من از دلم چیزی به کسی نگفته ام ، تو هم از بی وفایی ات به کسی نگو
لحظه هایی بود که تو را کم داشتم ، امروز تو برایم خیلی زیادی...
راهی آمده ام که بی انتهاست ، تا نهایت غروب خورشید، اما دل به دریا میزنم و برمیگردم
پشت میکنم به خورشید ، به تمام آن خاطره هایی که مرا از خودم دور کردند....
راهی نمانده ، باید بروم و پشت سربگذارم غروب را...
در دنیای من فقط جای تو است ،
کار من نیست دوست داشتنت ، حرف ، حرف دل است!
دنیای من ، مال تو است ، دلم درگیر با نفسهای تو است
همه لحظه هایم بوی عطر تو را میدهند،
میدانی که در دنیایم فقط " تو " جا میشوی
میخواهمت ، حتی بیشتر از نفس کشیدن ،تویی تنها حس زیبای دنیای من...
و هیچ چیز در این دنیا برایم با ارزش نیست جز بودنت ،
همین که باشی دنیا زیبا میشود ، همه جا برایم با حضورت دلنشین میشود
در دنیای من هیچکس پیدا نمیشود جز تو ، و من هم در قلب توام ، در خیال تو
دنیایی که غرق در عشق بی انتهای تو است.
و یک سال دیگر، به یاد پاییز ، بهاری دیگر
به عشق باران ، آفتابی دیگر
به شوق دیدن گل ها ، شکوفه ای دیگر
برای با هم بودن ، فراموشی گذشته ها
برای بودن ، ترک نبودن ها
برای محبت ، فرار ازکینه ها
و یک سال دیگر، به سوی روشنی ها
پایان سالی که گذشت و آغاز سالی تازه مبارک
به تو که فکر میکنم تا بی نهایت عشق میروم،
به خودم می آیم میبینم که درگیر با توام
به تو که نگاه میکنم ، میفهمم که جز توکسی را ندارم ،
که در این راه نفسگیر همسفرم باشد
دستهایت را میگیرم ، دلم میخواهد همانجا برایت بمیرم و باز بگیرم نبض عشق را
محبت که میکنی ، مرا بیشتر دیوانه خودت میکنی ،و من عاشق همینم
عاشق خنده هایت ، قدم زدن در کنارت ، نگاه به چشمهایت ، بوسه بر لبانت
با تو که باشم ، هر جا که باشم ، در کنارت خوشحال و دور از تو ، به یادتوام