عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

دنیای عاشقانه ما


دنیای عاشقانه ما



همیشه گفته بودم مال منی ، تو هوای نفسهای منی

به بودنت میبالم ، من به این حس مینازم ، و عشق را با من و تو میسازم

هیچگاه خودم را نمی بازم

تو با یک نگاه مرا به کجاها کشاندی ، من تو را با عشق به همه جا میکشانم

از ساحل عشق ، تا قله خوشبختی ها ، در زیر این باران ، تا اوج ابرها

من و تو و حس همیشه با هم بودن ، در کنار هم بودن و این شعر عاشقانه را با هم خواندن

و چه عاشقانه با هم مینگریم به لحظه غروب

میخندیم به رفتن خورشید و این لحظه ی پر از غرور

دستت در دستان من است و خیالم راحت از همه چیز

با وجودت در این دنیا هیچ غمی در دلم نیست

که چه عاشقانه نشسته ای درکنارم و من چه با احساس میفشارم دستان لطیفت را

تو با نگاه مهربانت آرام کرده ای مرا و پر از غوغا کرده ای تپشهای قلبم را

نزدیک به همیم ، آنقدر نزدیک که گاهی حس میکنم

این نفسهای تو است که در سینه ی من جا گرفته
 
آنقدر نزدیک که گاهی حس میکنم این قلب تو است که در وجود من میتپد

آنقدر نزدیک ، که گاهی حس میکنم من همان تو شده ام و تو همان منی که عاشقت هستم

آنقدر نزدیک، که گاهی حس میکنم نگاه تو درگیر همان نگاه عاشقانه ایست

که تو را مال من کرد

و من با تو تا کجاها آمده ام ، تا جایی که هیچکس نمیتواند حتی در رویاها نیز ببیند

تو حرف دلت را برایم میگویی و من نگاهت میکنم

آنگاه که حرفهایت تمام شد ، سرت را میگذاری بر روی شانه هایم و من نوازشت میکنم

و من پاسخ درد دلهایت را با یک سکوت عاشقانه میدهم

با اینکه در آن لحظه تو از فریاد عشق در دلم خبر داری

با خبر باش که دنیای منی تو ، همان دنیایی که من در آن عاشق تو شدم

دانلود دکلمه شعر بالا با صدای خودم :» (کلیک کنید )