عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

زندگی

زندگی


نویسنده و گوینده: مهدی لقمانی


هر از گاهی به دلت سری بزن

پاهایت را همراهی کن ، با آنها قدم بزن

هر از گاهی چشمهایت را بشور

میتوان با ماه همنشین شد حتی از این راه دور

هر از گاهی ستاره را ببین، برایت چشمک میزند

نفس بکش ، چشمهایت را روی هم بگذار ، زمین نمیخواهد تو را دور بزند

سر به سر خودت نگذار ، با خودت مهربان باش....

اگر بدانی که خورشید به عشق تو می تاپد و شب به شوق دیدار تو می آید ، عاشق غروبی میشوی که به استقبالت می آید، عاشق هوایی میشوی که برای نفسهایت می آید ، عاشق زندگی میشوی که فقط برای تو است....

راه زندگی

راه زندگی


  مهدی لقمانی


همچنان میرویم

آخر خط زندگی اینجا نیست

همه آدمهای اینجا مثل غریبه نیستند

به دنبال یک حادثه شیرین،  یک برخورد دلنشین

به دنبال اشکی از سر شوق، اخمی از سر ذوق

آتش همیشه نمی سوزاند، گاهی سردی تنت را گرم میکند

دریا همیشه غرق نمیکند، تو را  به سوی آرامش میبرد

میشود به آنهایی که چشم دیدنشان را نداریم  لبخند زد

میشود بعضی حرفا که دل میشکند را، نشنید

بعضی نگاه ها که حالمان را میگیرد را، ندید....

میشود واژه های زیبا را کنار هم گذاشت، 

تا تبدیل به زیباترین جمله شود و آن را همیشه در دل زمزمه کنیم

پرواز کن

پرواز کن

نویسنده: مهدی لقمانی

همیشه بهار نیست

گاهی هم خزان می آید

اگر عاشق زندگی باشی

خزان هم بهاریست

پرواز کن،  این قفس جای تو نیست

بگذر از این ویرانه،  اینجا در حد تو نیست. 

آسمان تو را میخواند

رها شو از این بند و زنجیر،

همراه با طوفان برقص،  از صدایش نترس

، با وجود اینکه سرماست اما نلرز..... 

گاهی حتی باید به دلت هم پشت کنی،  یک بار هم تو نصیحت این سرنوشت کنی..... 

میتوانی در این سکوت دیوانه وار، غوغا به پا کنی....