عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

بی تو هیچم

دستم را که میگیری ، نبض عشق بیشتر میزند

با یک بوسه از سوی تو ، عشق را میبینم که چه مهربان لبخند میزند

نگاهم که میکنی ، فقط چشمانت را میبینم که غمها را از من دور میکند

و به آغوشت که می آیم ، چیزی نمیخواهم ، فقط میخواهم همیشه در آنجا باشم

میخواهم همانجا بمیرم ،تا آرام باشم و بدانم در آغوش تو مرده ام

آغاز عشق یک نگاه نبود، احساسی بود که بی شک میدانستم جاودانه میماند

هم خودت ، هم خودم ، ما هر دو میدانیم کجای کاریم ،

ما در نقطه ای از زندگی هستیم که ، زندگی هم خودش میداند

حتی از عشق هم مردن هم پایان راه ما نیست...

خیالت راحت ، من برای توام ، تو برای قلبم

ای بی همتا، تو همیشه میمانی برایم

  تو می تابی که میشکفم ، میدرخشی که آرامم

من بدون عشقت ، هیچکس نیستم

من بی تو ، یک مترسک تنها در کویری هستم 

که حتی پرنده ای هم در آنجا پرواز نمیکند


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد