ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پاییز رفت و خاطراتش به جا ماند ، آن برگ های زرد و وفای شبها ،
نم نم باران و غروب عاشقان
نفسهای آخر پاییز که میرسد ، دلتنگی باز می آید ،
دوباره دلم هوای قدم زدن ها میکند و خاطرات به سراغم می آید
چه بی صدا می آید و غوغا میکند و تنها میرود،
بعد از آن نوای تلخ زمستان در پشت پنجره دلها صدا میزند
برای من که غرق در پاییزم ، غروبش پر از حسرت است....
در باورم نیست که پاییز دوباره از کنارم رفته است...
دوباره یک سال انتظار ؟ تمام دلخوشی من همان نیمکت و همدمم برگهای خسته بود
تمام دلخوشی ام خزانی بود که باورم داشت ، همراه با دلم بود و همصدا با نفسهایم