عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

پنجره عشق

تو مرا دوست داشته باشی ، دیگر هیچ آرزویی نمی ماند برایم
همه جا با تو ، لحظه به لحظه در کنار تو
با نگاه به چشمهایت تمام غم ها از یادم میروند
به چشمهایت خیره میشوم ، حرف دلم را میگویم، من فقط تو را میخواهم
خرابم کرده عشقت ، اما چه آباد است سرزمین دلم
آنطور که دلم میگوید زندگی میکنم، درد دلت ، مال من است ، راز دلت پیش من است، پس تنها به عشق تو زندگی میکنم
از زندگی ، از دلم ، از احساسم ، تو مانده ای و تمام، اینبار هم نمیگذارم شعرم را نیمه تمام
من از پنجره عشق ، تو را دیدم ، تو از بوی خوش عطر باران به  من رسیدی ،
حالا من و تو پشت پنجره نشسته ایم و باران را میبینیم ، دستهای گرم هم را میفشاریم و برای هم میمیریم....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد