-
هنوز هم عاشقم
سهشنبه 16 مرداد 1386 07:43
هنوز هم عاشقم وقتی تنها میشوم و گوشه گیر ، وقتی دلتنگ میشوم و از زندگی خسته در گوشه ای مینشینم و اشک میریزم! اشک میریزم تا دلم خالی شود و بغضی که گلویم را می فشارد شکسته شود! زمانی بود لحظه ای که بغض گلویم را می گرفت و یک عالمه درد دل داشتم با تو درد دل می کردم و دلم را از غصه ها و دلتنگی ها خالی می کردم ، اما حالا تو...
-
تو را میخواهم
پنجشنبه 11 مرداد 1386 08:48
تنها تو را میخواهم بدون تو این زندگی را نمیخواهم ، بعد از تو عاشقی را بی معنا می دانم! گفته بودم که تو اولین و آخرینی ، ای سرآغازم من پایان را نمیخواهم! می دانی که چقدر دوستت دارم؟ بدان و باور داشته باش که یک دنیا دوستت دارم! این حرفهایم شعار نیست ، دل می گوید و من نیز حرف دلم را مینویسم! بدون تو این دنیا را نمیخواهم...
-
درد دل با دلم
شنبه 6 مرداد 1386 11:29
درد دل با دلم آرام باش ای دل شکسته خورده ام ، می دانم که غم بزرگی داری و این روزها حوصله ما را نداری ! می دانم که در غم از دست دادن عشق به عزا نشسته ای ! آرام باش که زندگی ارزش اینهمه غم و غصه را ندارد! می دانم که از درد تنهایی نایی نداری و دیگر غروری نیز درونت نمانده بی خیال باش و مثل او هیچ غمی نداشته باش ! ای دل بی...
-
پدر
پنجشنبه 4 مرداد 1386 22:20
ولادت مولای متقیان حضرت علی (ع) ( امام اول شیعیان جهان) مردی که هیچگاه نمونه آن در دنیا طلوع نخواهد کرد و همچنین روز پدر را به همه شیعیان جهان و پدران مهربان تبریک و تهنیت عرض می نمایم ! از علی الگو بگیرید ای نامردان زیرا علی یک مرد کامل بود! به وسعت یک دنیایی ، به پاکی دریایی ، مثل کوه استواری و مثل عقاب پرغرور! ای...
-
چگونه عاشق بمانم؟
شنبه 30 تیر 1386 19:01
چگونه عاشق بمانم؟ دیگر دوستت ندارم چگونه می توانم با این قلب شکسته ام ، بی غرور عاشق بمانم! چگونه می توانم با چشمانی که دیگر یک قطره اشک نیز در آن نیست عاشق بمانم! دیگر حوصله عاشق شدن ندارم ، عاشقی از من گذشت! دیگر نه دلی دارم که دلتنگت شود و در انتظارت بنشیند ، و نه اشکی در چشمانم مانده است که برای تو بریزد! چگونه می...
-
آشنای قدیمی
شنبه 16 تیر 1386 18:41
ای آشنای قدیمی امروز ، نشو غریبه فرداهایم آشنای قدیمی روزی بود که همه زندگی ام بودی ، روزگاری بود که تنها عشقم بودی ... مثل یک غریبه آمدی ، عاشقانه آمدی و عشقم شدی .... غریبه ای بودی برایم ، آشنا شدی با قلبم ، و همه وجودم شدی ... لحظه هایم شدی ، عطر نفسهایم شدی ، و تک ستاره آسمان تیره و تار قلبم شدی! روزی بود آمدی و...
-
مادر
سهشنبه 12 تیر 1386 20:39
ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) و روز زن بر همه شما عزیزان و مادران مهربان مبارک باد ای مادر، دوستت دارم می نویسم برای تو ای مادرم... می نویسم از مهر و محبت هایت ای مادرم می نویسم که تو بهترینی ! تو همانی که لایق این احساسات قلبی من هستی ! با دلی پاک ، عاشقانه می نویسم که دوستت دارم ای مادر! تو همان عشق واقعی هستی که هر چه...
-
فرصتی دوباره
سهشنبه 5 تیر 1386 22:17
به من فرصتی دوباره بده میخواهم از عشق تو بمیرم به من فرصتی دوباره بده .... بگذار دستهای گرمت را با دستهای سردم بگیرم ... میخواهم دوباره به آن چشمهای زیبایت با چشمهای خیسم نگاه کنم... بگذار دوباره با احساس عاشقانه تو را در آغوش بگیرم و بر گونه مهربانت بوسه بزنم و بگویم دوستت دارم عزیزم.. به من فرصتی دوباره بده ،...
-
رفیق من تنهایی!
پنجشنبه 24 خرداد 1386 08:40
کاش عاشق نمی شدم رفیق باوفایم تنهایی! می دانستم روزی مرا تنها میگذاری ، و دوباره قلبم به عزای عشق می نشیند! می دانستم عاقبت این عشق جدایی است و قلبم باید در حسرت تو تنها بماند! کاش که عاشق نمی شدم و ای کاش هیچگاه تو را نمیدیدم! با اینکه می دانستم روزی باید از غم جدایی ات اشک بریزم اما باز بازی عشق را با تو آغاز کردم...
-
انتظار
یکشنبه 20 خرداد 1386 07:25
انتظار قلبی در این سو در گوشه ای تنهای تنهاست و به انتظار تو است ... به عشق تو این روزهای سرد و نفسگیر را می گذراند و به امید دیداری دوباره با تو لحظه های پر از دلتنگی و تنهایی را پشت سر می گذارد... قلبی در این سو دیوانه تو است و بدجور دلتنگ آن قلب مهربان تو است .... لحظه ای به یاد این قلب عاشق من هم باش که در انتظار...
-
عاشقانه دوستت دارم
سهشنبه 15 خرداد 1386 18:49
دوستت دارم اسیرم در قلب مهربانت برای همیشه و تا ابد . یک کلام ، تا ابد از ته دل دوستت دارم عزیزم. مرا تنها نگذار ، با من باش و با یکدلی و یکرنگی دوستم داشته باش خیلی دوستت دارم بیشتر از آنچه که تصور میکنی ، از تمام دار و ندارم در این دنیا یک دل داشتم آن هم به تو تقدیم کرده ام این دل شکسته ام برای توست و به عشق بودن تو...
-
دوباره می آید
چهارشنبه 9 خرداد 1386 08:54
یک روز دوباره می آید یک روز دوباره می آیم : این جمله را خودش گفت.... گفت که روزی می آید اما نگفت چه روزی؟ او که قلبم را شکست و رفت روزی دوباره می آید... می آید و به منی که خسته و بی جانم ، جانی دوباره می دهد و دوباره خاطرات شیرین با هم بودنمان را زنده می کند... می آید و دوباره خاکستر عشق را در دلم شعله ور میکند... به...
-
قدرم را بدان
سهشنبه 1 خرداد 1386 18:34
قدرم را بدان می دانم روزی فرا می رسد که حسرت روزهای با هم بودنمان را بکشی... می دانم پشیمان خواهی شد از اینکه یک قلب عاشق را شکستی ! می رسد روزی که با چشمهای خیس روزی صدها بار متنهایی که به عشق تو نوشتم را بخوانی و قدر آن لحظه که با من بودی را بدانی.... می دانم پشیمان می شوی ! دیگر کسی مانند من در قلبت متولد نخواهد شد...
-
برگرد
شنبه 22 اردیبهشت 1386 19:10
برگرد... روزهای خوب باهم بودنمان گذشت ... روزهایی که با چند خاطره تلخ و شیرین به سر رسید و تنها یادگار از آن روزها یک قلب شکسته برجا ماند. روزهای شیرین عاشقی گذشت و امروز من تنهای تنهایم ، گذشت و اینک دلم هوای تو را کرده است... دلم تنگ است برای آن لحظه های شیرین با هم بودنمان ! دلم برای گرفتن آن دستان مهربانت ، بوسه...
-
ای کاش...
سهشنبه 11 اردیبهشت 1386 21:17
صفحه ای دیگر از دفتر عشق .... عاشقانه دفتر عشق را باز کن و از ته دل بخوان متنهایم را... دفتر عشق... به عشق تو می نویسم تا بخوانی و این قلب عاشق مرا باور کنی... با چشمهای خیس می نویسم که دوستت دارم تا تو نیز با چشمهای خیس بخوانی و احساس مرا از ته قلبت درک کنی .... با دلی عاشق می نویسم که عاشقانه با تو می مانم ، و می...
-
حس عاشقانه
یکشنبه 26 فروردین 1386 18:39
عاشقانه بنویس تا عاشقانه دفتر عشق را بخوانیم حس عاشقانه چه لحظه زیبایی است آنگاه که تو در کنارمی.... چه گرمایی دارد آن دستان مهربانت ... آن لحظه که در کنارمی احساس میکنم که به تنها آرزوی زندگی ام رسیده ام... دلم میخواهد برای همیشه و تا ابد در کنار تو باشم و با گرمای عشق تو زندگی کنم عزیزم... حتی یک لحظه نیز طاقت دوری...
-
وداع با عشق
شنبه 11 فروردین 1386 19:09
وداع با عشق دیگر قلبم باور ندارد که عشقی در این زمانه وجود دارد! عشق در قلبم مثل یک خواب و رویا شده است .... دیگر قلبی که یکرنگ ، یکدل و با وفا باشد در این زمانه نیست! هر که آمد برای مدتی در قلبم ماند ، مرا سوزاند و بعد ، از این قلب شکسته من سرد شد و رفت.... دیگر عشق های این زمانه مثل عشق قصه ها واقعی نیست! آنانکه...
-
دلم خیلی گرفته
پنجشنبه 24 اسفند 1385 20:40
با عرض سلام خدمت شما دوستان عزیز قبل از هر چیز فرا رسیدن نوروز سال ۱۳۸۶ رو به همه شما دوستان و خانواده محترم تبریک عرض میکنم برای همه شما عزیزان آرزوی سالی خوب توام با شادی و موفقیت رو دارم . جا داره از همه دوستان عزیزی که عاشقانه متنهای منو میخونن تشکر و قدردانی کنم. (( شاد باشید )) فصل بهار آمد اما من همچنان فصل...
-
قدرم را ندانستی
پنجشنبه 10 اسفند 1385 18:27
قدر مرا ندانستی ! همیشه با تو یکرنگ بودم ، همیشه در بیشتر لحظه ها به یادت بودم.... عهد بستی ، عهد بستم ، اشک ریختی ، اشک ریختم .... دلتنگم می شدی ، دلتنگت می شدم ، به یادم بودی به یادت بودم ... عاشقم شدی ، عاشقت شدم ، لیلا شدی ، مجنونت شدم ... همیشه به یادت بودم و با عشق تو زندگی می کردم.... هوایم را داشتی ، هوایت را...
-
مرا نسوزان
چهارشنبه 2 اسفند 1385 20:31
مرا نسوزان! حالا که آمدی و مرا عاشق خودت کردی آب سرد بر روی این قلب آتشین من نریز! با رفتنت مرا وسوسه نکن که خود را از دنیا رها کنم.... حالا که آمدی و اینهمه قول و قرار دادی بیا و تا آخرین لحظه با من باش.... بیا و مرا پشیمان از این عاشق شدن نکن .... تنهای تنها بودم ، اینک که با تو هستم دلم میخواد تا آخرین لحظه نفسهایم...
-
همسفر عاشق
پنجشنبه 19 بهمن 1385 12:05
همسفر عاشق تو همانی هستی که من میخواستم.... تو همانی که سالها در انتظار او نشسته بودم.... همانی هستی که آرزویش را داشتم ، همان همسفر یکرنگ و عاشق! در این راه پر فراز زندگی تنها با تو می توانم به سلامت و سربلندی به پایان جاده برسم! همسفرم باش ، عشقم باش ، دوستم داشته باش ، تا من نیز در این راه دشوار حافظ آن قلب عاشق تو...
-
مینویسم از تو
جمعه 13 بهمن 1385 18:26
عاشقانه می نویسم با قلمی به رنگ سبز و با دلی به رنگ آبی مینویسم از تو که بهترینی... مینویسم از آن قلب مهربانت ، از آن چهره ماهت .... مینویسم از تو که همان فرشته نجات این قلب شکسته منی ... مینویسم از تو که برایم بهترینی عزیزم ... با چشمهای خیس مینویسم که مرا تنها نگذار و با دلی پر غرور مینویسم که تا آخرین لحظه نفسهایم...
-
دو همنفس
جمعه 6 بهمن 1385 00:21
من و تو یعنی دو هم نفس من و تو در میان عاشقان بهترینیم زیرا دیوانه ترینیم... من و تو در سرزمین عشاق در بالاترین نقطه آن سرزمینیم زیرا عاشقترینیم.... هیچکس مانند من تو را دوست ندارد و عاشق تو نیست و هیچکس مانند تو برای من زیباترین و بهترین نیست.... من و تو با هم یعنی عشق ، یعنی خوشبختی .... ما از همه عاشقان ،...
-
دوستت دارم
یکشنبه 1 بهمن 1385 23:24
دوستت دارم زنده ام چونکه در کنارمی، هستم چون که تو عشقمی و خوشحالم زیرا تو خندانی … می میرم زمانی که می روی، نابود میشوم زمانی که از من دور می شوی گریانم زمانی که غمیگینی ای عشق من … ! پس بمان در کنار من برای همیشه و تا ابد ، با من زندگی کن ، با عشقم ، نه با خاطراتم! بمان و این زندگی را برایم غمگین تر ، و این دنیای بی...
-
برو اما....
چهارشنبه 27 دی 1385 08:02
برو اما ...! فراموشم نکن برو ، برو که این عشق ما من نمی سازد..... خاطراتت را ، چه تلخ ، چه شیرین ، همه را با خود ببر.... برو ولی بدان که من دیوانه وار تو را دوست میداشتم ، بدان که یک دریا برایت اشک ریختم ، زندگی ام ، عشقم را فدای آن قلب نامهربانت کردم.... برو ، اما بدان که قلبم را شکستی ، عشق را در قلبم کشتی و زندگی...
-
در اوج عشق
جمعه 22 دی 1385 08:45
چند خطی از پیامهای پرمحبت شما دوستان عزیز.... ============================== در خواب ، کهکشان پیدا کردم... در کویر ، آب پیدا کردم... در دم نا امیدی ، دفتر عشق را پیدا کردم دفتر عشق یار من در شبهای تنهاییم ...خدایا هزاران بارتو را سپاس می گویم که در این نا امیدی ، دفتر عشق را پیدا کردم =================================...
-
مال تو نیست
یکشنبه 17 دی 1385 15:08
شکایت از دل او دیگر مال تو نیست! ای دل شکسته من چقدر تو ساده ای ، و باز هم در راه عشق به بن بست رسیده ای! چه با اطمینان عاشق شدی و چه لحظات شیرینی را با عشق سپری کردی اما پایان قصه عشق آنقدر تلخ بود که همه آن لحظات شیرین را با خود به گرداب برد..... غرورت را شکستی ، اینهمه خودت را زیر پای آن بی وفا خورد کردی اما هنوز...
-
قلب شکسته و دلتنگ
سهشنبه 12 دی 1385 10:05
قلب شکسته و دلتنگ و باز در یک سکوت تلخ و یک عالمه دلتنگی اسیرم.... باز دلم از دنیا و از این زندگی گرفته است.... سهم من در این لحظات تلخ دو چشم خیس است و یک قلب شکسته.... قلبی شکسته که دیگر هیچ امیدی به زندگی دوباره ندارد! احساس تنهایی میکنم ؛ احساس میکنم تنهایی دوباره جای خالی عشق را با حضور سردش پر کرده است..... تمام...
-
فراموشم کن اما....
سهشنبه 5 دی 1385 17:43
فراموم کن اما.... همیشه از این می ترسیدم که روزی فرا رسد که دیگر در قلبت جایی نداشته باشم... همیشه می ترسیدم تو روزی عشقم و آن قلبی که دیوانه تو هست را فراموش کنی ... همیشه میترسیدم که به آن وعده هایی که به من دادی عمل نکنی و همه را فراموش کنی... اینک نیز من گل خشکیده ای هستم که برای تو زمانی زیباترین گل در باغچه...
-
با من باش
سهشنبه 28 آذر 1385 10:43
با من باش اینک که تو در کنارم نیستی درد دلم را به چه کسی بگویم؟ دلم در حسرت دیدار با تو است ، دیداری که شاید دلم دوباره امیدوار به زندگی شود..... تو ای تمام هستی ام بدان که دیدن تو برایم تبدیل به یک خواب و رویا شده است.... شاید دوباره و یا شاید هرگز! به امید دیدن دوباره تو به انتظار نشسته ام و دلم را به فردای با هم...