ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بر باد رفته
آرزوی محبت در دلم یک آرزو شده
هوای سرد دلت در دلم زیر و رو شده
دلت با دلم بیگانه ، عشق برایمان مثل یک ویرانه
نه احساسی از سوی تو ، نه پاسخ احساساتم از دل تو
انگار هوای دلت مثل آن روزها نیست ، نمیخواهم بدانم که دیگر دوستم نداری و عشقی در دلت نیست
در کنار منی و بودنت را حس نمیکنم ، تو مال منی و تو را باور نمیکنم
آرزوی یک بوسه یا نوازشی از سوی تو را دارم ، منی که تنها تو را دارم
محبت کمرنگ تر از همیشه میشود ، این روزها دلت دلتنگ دلم نمیشود
به سوی تو می آیم و تو بی تفاوت ، شاید حسی به من نداری لابد
نمیدانم کجای زندگی ام ، هر نقطه از زندگی ام آشفته ام ، آشفته...
محبت را باید از تو گدایی کنم ، یا حتی در خیالم با عشق گریه و زاری کنم
تا شاید دلت سوخت برایم ، یا شاید دلت افتاد به پایم
محبت را میخواهم تا گرم شود خانه دلهایمان ، تا حقیقت شود دوباره این عشق پاکمان
سردی وجودت ، این بی وفایی و محبت بر باد رفته ، را نمیخواهم
دل من محبت میخواهد ، عشق میخواهد ، احساس و امید میخواهد نه یک لبخند ساده که آن هم از ته دلت نیست