عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

جملات کوتاه عاشقانه۱۵

سری پانزدهم جملات کوتاه عاشقانه با متنهای مهدی لقمانی 

 

برای خواندن جملات به ادامـــه مطلــب بروید.   

فریاد بزن نام مرا که با رعد صدایت هوای دلم بارانی شود
آنگاه که هوای این دل بارانی شد بیا در زیر بارانش
حس کن گرمی قطره های باران را در قلبم ، که برای تو می بارد

 

 


یک قلب کوچک دارم که درونش یک دنیا عشق است....
همین قلب کوچک یک عالمه دوستت دارد
می تپد برای تو ، شکسته است بدون تو ، دلتنگ است از دوری تو ، 
خوشبخت است در کنار تو ، تنهای تنهاست به عشق تو

 

 

 

طلوع کن ای خورشید ، من یک عاشقم ، طلوع کن ! 
من همینم که بوده ام
طلوع کن ببین من عاشق را ، که از همگان مجنون ترم
اگر میخواهی با ما نباشی غروب کن ، 
زیرا غروب عشق هم برای ما زیباست

 

 


خورشید و ماه که به آسمان می آیند تو را میبینم ، 
اگر خورشید نباشد و آسمان ابری باشد در لابه لای ابرهای سفید تو را میبینم
اگر شب شود و مهتاب نباش ، باز تو را میبنم، چقدر تو درخشانی

 

 

 

محال است که روزگار بتواند تو را از من بگیرد ، 
مثل کوه روبروی تو ایستاده ام ای چشمه همیشه جوشانم 

 

 


ای کاش اینک که از در غم جدایی ات خاکستر شده ام 
قدرم را بدانی و افسوس بخوری که چرا مرا  سوزاندی

 

 


عاشقی بودم که به عشقم افتخار میکردم 
و او را بهترین و پاکترین عشق میدانستم
نمی دانستم که برای تو عشق نبودم ، 
تنها بازیچه ای بودم که روزی از بازی با 
من خسته می شوی و مرا دور می اندازی

 

 

 

معنای زندگی با تو پر از معناست ، 
باور کن این زندگی بدون تو بی معناست!

 


 

گوش کن به صدای تپش قلبت ! می شنوی؟
این منم که در قلبت با فریاد به تو میگویم دوستت دارم ، دوستت دارم
اما صدای من نامفهوم به تو میرسد ، پس حس کن که دوستت دارم

 

 


هوای قلبت گرم گرم است ،جای من در اینجا امن امن  است
گوش کن به صدای تپش قلبت ، ببین که هیچگاه از این فریاد خسته نمیشوم

 

 

 

با نگاه عاشقانه ات نام مرا صدا میکنی و میگویی که تنها مرا داری !
با نگاه عاشقانه ات راز دلت را میدانم و میگویم که محرم رازهایت هستم نگاهم کن
، با نگاهت صدایم کن، با صدایت آرامم کن !
نگاهم کن ای عشق تا با نگاه به آن نگاه عاشقانه ات احساس خوشبختی کنم! 

 

 

 

وقتی دلتنگت میشوم مانند تو اشک نمیریزم !
سرم را به دیوار می کوبم و زار و زار گریه میکنم !
همه به من میگویند دیوانه ام ،به خدا من تنها دیوانه تو هستم ! 

 

 

 

من که میدانم طاقت دوری مرا نداری ،
اما این را بدان که من اگر آن سوی دنیا نیز باشم از تو دور نیستم
و همیشه در کنار تو هستم ، نگاهی درون قلبت بیندازی مرا میبینی ! 

 

 

 

بیا هر چی میخواهی دلم را بشکن ،
چشمهایم را پر از اشک کن ،
دل من و چشمانم مال تو است ،
اختیارش در دستان تو است ! 

 

 

 

همه زندگی ام فدای تو ، این قلب عاشقم برای تو ،
قربان آنهمه مهر و محبت و صفای تو!  

 

 

 

چرا دلتنگی؟ من که در قلب تو هستم عزیزم !
هر گاه دلت گرفت با قلبت درد دل کن....
من همیشه در قلبت هستم و گوش میکنم به درد دلهایت !