عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

حقیقت عشق


حقیقت عشق   

حرفی ندارم برای گفتن ، راهی ندارم برای ماندن

شوقی ندارم برای از عشق نوشتن ، جایی ندارم برای رفتن!

اینگونه باید بمانم ، بسوزم و بسازم با این عشق خیالی!

عشقی که آخرش پیداست ، زندگی با تو یک رویاست !

تقصیر قلبم بود که عاشق شدم تا چشم بر روی هم گذاشتم دیدم که اسیرم!

اسیر قلبی که باور نمیکند مرا ، حس نمیکند مرا در لحظه های تنهایی اش!

هنگام گفتن درد دلهایم صدای مرا نمیشنوی ،  هنگام اشک ریختن ،  

گونه خیس مرا نمیبینی!

احساس میکنم برایت سرگرمی هستم ، تو با من بازی میکنی و  

من تنها نظاره گر هستم!

تو آرزوهایی را در دلت داری ، افسوس که من جایی در آرزوهایت ندارم !

حرفی ندارم برای گفتن ، راهی ندارم برای ماندن

ماندنم بیهوده است ، رفتنم محال و این است یک زندگی پر از عذاب!

تحمل میکنم این عذاب را ، منتظر میمانم تا بیاید روزی که  

یا مرا تنها میگذاری و یا عاشقانه با من میمانی !

مرا باور کن ای عشق ، نگذار در خیالم با تو باشم ،  

بگذار همیشه عاشق تو باشم ،

به حقیقت این عشق ایمان داشته باش ،  

مرا درک کن و دوستم داشته باش....


نظرات 152 + ارسال نظر
فرناز شنبه 30 آذر 1387 ساعت 23:24

سلام مهدی جان از این که بهم سر زدی ممنون ....شب یلدای خوب وخوشی داشته باشی ...باید اعتراف کنم وبلاگ با حالی داری....عزیزم بازم بهم سر بزن

فرناز چهارشنبه 4 دی 1387 ساعت 22:50

سلام خوبی مرسی ازاینکه به وبلاگم سرزدی ونظر دادی ....شاد باشی ومثل همیشه موفق........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد