عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

وداع با عشق

 

وداع با عشق

 

دیگر قلبم باور ندارد که عشقی در این زمانه وجود دارد!عشق در قلبم

 

 مثل یک خواب و رویا شده است ....دیگر قلبی که یکرنگ ، یکدل و با وفا

 

 باشد در این زمانه نیست!هر که آمد برای مدتی در قلبم ماند ، مرا سوزاند و

 

 بعد ، از این  قلب شکسته من سرد شد و رفت....دیگر عشق های این

 

 زمانه مثل عشق قصه ها واقعی نیست! آنانکه ادعا می کردند عاشقند

 

 قلبم را زیر پا له کردند !او که ادعا می کرد مرا رها نمی کند ، مرا سوزاند

 

و در سرزمین تنهایی ها رهایم کرد! دیگر درهای قلبم برای همیشه به روی

 

عشق بسته خواهد شد!اگر معنای عشق دل شکستن است ، پس لعنت به عشق !

 

اگر رسم عاشقی این است که قلب آنکه دوستش داری را بسوزانی و بعد از مدتی

 

 رهایش کنی پس لعنت به تو که مرا در این دنیای دروغین در به در کردی!

 

او که ادعا می کرد که تا آخرین لحظه نفسهایش همسفر من

 

است ، رفیق نیمه راه شد ، او که ادعا می کرد که در این دنیای بزرگ

 

 تنها مرا دارد و با کسی نیست ، هم نفس غریبه ای دیگر شد ، او که ادعا

 

 می کرد که مرا دوست دارد و دیوانه وار عاشق من است ، بی وفای بی وفا شد!

 

بعد از اینکه قلبم بارها عاشق شد و در قلب بی محبت  دیگران اسیر

 

 شد و برای مدتی در آن قلب های بی محبت سوخت و زیر پا له شد چگونه

 

می توانم عشق را دوباره بپذیرم؟

 

عاشقی از ما گذشت ، دیگر بس است هر چه ساختم و ویران شد!

 

دیگر بس است هر چه ماندم و آخر سر نیز مثل شمع سوختم و

 

خاموش شدم!

 

کسی دیگر لایق این قلب شکسته من نیست ، و دیگر حوصله ساختن

 

 خانه عشق را ندارم چون می دانم روزی این خانه دوباره ویران می شود!

 

میخواهم در دریاها تنها سرنشین قایق زندگی باشم ، لحظه غروب

 

 تنهای تنها نظاره گر غروب باشم ، در کنار دریا بی آنکه کسی در کنارم

 

 باشد قدم بزنم ، زیر باران بدون هیچ چترو سرپناهی با تنهایی هایم باشم!

 

نه همسفری را میخواهم که رفیق نیمه راهم شود ، نه هم نفسی را

 

میخواهم که روزی بی خیال من شود و نه لیلایی را میخواهم که

 

 با من بی وفایی کند !

 

دیگر عشق را نمیخواهم ، و محال است که دوباره روزی با عشق

 

 همسفر شوم!

 

دیگر عشق را قبول ندارم ، آن زمان که عشق برای من زیباترین کلام

 

 و قشنگترین لحظه بود گذشت ، اینک  من یک مرد تنهای زخم خورده و

 

دلشکسته ام!

 

کسی که دیگر در سینه اش قلبی ندارد تا کسی را دوست داشته باشد!

  

نظرات 208 + ارسال نظر
عاطفه یکشنبه 2 اردیبهشت 1386 ساعت 11:43

دیگر کسی را دوست نخواهم داشت.هیچ کس را به چار دیواری تنهاییم راه نخواهم داد.دیگر نه دلی دارم برای دوست داشتن نه چشمی برای چشم انتظاری.تلخی امروز را بر بند بند وجودم حک می کنم تا دیگر هیچ وقت به کسی نگویم دوستت دارم.گریه های امروز:سنگینی هوایی که تنفس می کنم :دنیایی که با همه بزرگیش برایم تنگ شده: همه چیز و همه چیز را به خاطر می سپارم تا مواظب تنهاییم باشم.مواظب ته مانده های وجودم.هر چند فکر نمی کنم چیزی برایم مانده باشد...
هر روز از دیروز پوسیده تر ...
هر لحظه از لحظهای تنهاتر...
ساعت به ساعت خالی تر...

می بینی منم مثل توام شایدم بد تر.دیشب چمدونشو بست و رفت.به همین راحتی...
برام دعا کن بتونم تحمل کنم.

همون که فکر نمی کردیم نموندش .. دیدی رفت و دل ما رو سوزوندش؟ دیدی عشق نبود در تار و پودش ؟ دیدی گفت عاشقه عاشق نبودش؟

میلاد یکشنبه 23 اردیبهشت 1386 ساعت 18:00

میلاد یکشنبه 23 اردیبهشت 1386 ساعت 18:04

سلام داش مهدی .خیلی دمت گرم میخونم حال میکنم.
داش مهدی خدا بهت واگا عمر زیاد بده...
خاک پای بچه های ایران... یا علی...

نیلوفر دوشنبه 28 خرداد 1386 ساعت 16:31 http://niloofarjon.blogfa.com

سلام خوبی چرا دیگه سر نمی زنی منتظرما
بازم می گم که وبت عالیه قربانت بای

sepideh جمعه 1 تیر 1386 ساعت 00:00

salam agha mahdi,khaste nabashi
vaghean gol kashti ,daste golet dard nakone
movafagh bashi
na to mimani na andoh va na hich yek az mardome in abadi
be negahe negarane labe yek rood ghasam va be an lahzeye shadi ke gozasht ghose ham khahad raft
gham ke amad dare in khane bar o baz nakon ta khoda yek rage gardan baghist

rozita چهارشنبه 20 تیر 1386 ساعت 17:51

ali menevesi faghat ye ashegh metoone ... omedvaram movafagh bashi by

شانا چهارشنبه 3 مرداد 1386 ساعت 11:26

سلام متنت خیلی زیبابود موفق باشی

ali دوشنبه 13 اسفند 1386 ساعت 15:55 http://http://vahshitarin_mazlom.royablog.com/

سلام مهدی جان
نوشته هات عالی بود . عشق واقعا وجود نداره . قسمتای عشقولانشو حذف کنی خیلی بهتره . اصلا هم به حرف دخترا گوش نده که نمی دونم می گن عشق زندست و باید بدستش بیاری . من الاهه مرگ . مثل خودت نویسندم . بهم می گن وحشی چون دخترا رو تیکه تیکه میکنم . به امید روزی که زنده نباشی و کنار خدا به ارامش برسی زندگی کن . وحشی باش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد