عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

مرا نسوزان

 

 


 

مرا نسوزان!

 

حالا که آمدی و مرا عاشق خودت کردی آب سرد بر روی این قلب آتشین من نریز!

 

 با رفتنت مرا وسوسه نکن که خود را از دنیا رها کنم....

 

حالا که آمدی و اینهمه قول و قرار دادی بیا و تا آخرین لحظه با من باش....

 

بیا و مرا پشیمان از این عاشق شدن نکن ....

 

تنهای تنها بودم ، اینک که با تو هستم دلم میخواد تا آخرین لحظه نفسهایم

 

با تو باشم و دیگر به سوی تنهایی ها بازنگردم....

 

نمی دانم چرا اینهمه تو را دوست می دارم و لحظه به لحظه دلم

 

برایت تنگ می شود! تنها می دانم احساس میکنم اینک یک دیوانه ام!

 

دیوانه ای که شب ها با یاد تو و از دلتنگی تو با چشمهای خیس

 

 می خوابد و روزها نیز لحظه به لحظه به یاد تو هست و فکرش از یاد تو بیرون نمی رود!

 

حالا که آمدی و عاشقم کردی ، قلبم را نشکن و چشمهایم را خیس نکن!

 

حالا که آمدی ، مرا تنها نگذار و قلب مرا دوباره در به در این دنیای بی محبت نکن!

 

تو اولین و آخرین عشق منی عزیزم ، چگونه تو را فراموش کنم ای تو

 

 که مرا از گرداب تنهایی و نا امیدی نجات دادی و به زندگی سرد

 

 و بی روح من جان تازه ای دادی!

 

مثل خزانی بودم که با آمدنت تبدیل به بهار سبز عاشقی شدم، مثل پرنده ای

 

 در قفس بودم که تو آمدی و مرا در آسمان آبی وجودت رها کردی!

 

مثل کویری بودم که آرزوی یک قطره باران محبت را می کشیدم ، تو آمدی

 

 و مرا از عشق و محبت خودت سیراب کردی عزیزم....

 

اینک که آمدی و مرا عاشق خودت کردی رهایم نکن، مرا تنها نگذار و

 

 به آنهمه قول و قرار وفادار باش ! تو دیگر با ما بی وفایی نکن

 

 که دیگر صبر و طاقتمان به آخر رسیده است!

 

تو یکی بیا و از ته دل با ما یار باش.....

 

نمی توانم فراموشت کنم ای تو که مرا دیوانه کردی ، مرا در این دنیای

 

عاشقی در به در نکن ، فراموشم نکن و با من باش ، و تا ابد مرا دوست داشته باش....

 

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم ، اگر می دانستی

 

 که چشمهای بی گناه من شب و روز برای تو خیس است و از دلتنگی

 

  تو می بارد ، اگر می دانستی تنها آرزویم به تو رسیدن است ، هیچگاه مرا

 

 با این عشقت نمی سوزاندی!


 

دفتر غم هایم

 

هیچگاه لحظه جداییمان را حتی در خواب نیز ندیدم!

 

زندگی را بدون تو یک کاووس میدیدم .... آنقدر تو را دوست میداشتم که قلبم

 

 هیچ احساسی به جز تو نسبت به هیچکس و هیچ چیز نداشت....

 

دنیا را با تو زیبا میدیدم و هر شب اگر از دلتنگی خوابی به این چشمهای خسته

 

 و گریانم می آمد ، به شوق دیدار با تو به خواب میرفتم....

 

تو رفتی ، اما عشق در قلب من همچنان زنده است و قلب مرا می سوزاند!

 

هنوز هم یک مجنونم و منتظر تو هستم ای لیلی بی وفا!

 

این رسمش نبود ای بی وفا! محبت و وفا را از تو آموخته بودم ، معنای عشق

 

را تو به من یاد دادی ، اما اینک از دید تو  دیگرعشقی وجود ندارد!

 

سخت است وداع با کسی که لحظه به لحظه به یاد او بودی و تمام زندگی تو بود!

 

به خدا این رسمش نبود  قلبی که دیوانه وار تو را دوست میداشت را بشکنی!

 

دلت از سنگ نیز سنگتر است!

 

ای تنها بهانه برای زنده بودنم ، حالا دیگر بهانه ای برای زنده ماندن ندارم!

 

به چه عشق و امیدی زندگی کنم؟ خوشبختی؟ موفقیت؟

 

خوشبختی را با تو میدیدم و موفقیتم در گرو عشق تو بود!

 

تا اشک میریزم به من میگویی بچه ای و تا ابراز علاقه ای کنم به من میخندی

 

 و هیچ احساسی نسبت به من و اشکهایم نداری!

 

تمام متنهایم در این دفتر عشق را همه از بی وفایی های تو نوشته ام و همه

 

 صفحات این دفتر پر از غم و دلتنگی های من است.....

 

دفتر عشقی که اینک یک دفتر پر از غم است.

 

دفتر غمم را باز میکنم و زین پس تنها از غم ها و تنهایی و بی وفایی های

 

 تو می نویسم..... پس بخوان ای مخاطب ، بخوان و درد مرا بفهم!

 

او که باید دردم را بفهمد دلش سنگ است و یک ذره احساس محبت و عشق

 

در وجودش نیست ....  او که باید بخواند نمی فهمد عشق چیست، شکستن یک

 

 قلب چه دردیست! آری او که باید بخواند دیگر لایق  این دفتر عشق و متنهایم نیست!

 

نظرات 172 + ارسال نظر
محمد-شلال جمعه 11 اسفند 1385 ساعت 21:08 http://mohammad-shlal.blogfa.com

salam
khoobi ????
khaili ghashang boood
be man sar bezani khosh hal mishsam
bye

حدیث جمعه 11 اسفند 1385 ساعت 21:33

سلام از اینکه منم جز برو بچه هایسایتم خوشحالم . از اینکه مرا در جریان آپ شدن سایت میگذارید کمال سپاسگذاری را دارم . برایم دعا کنید.

تبسم شنبه 12 اسفند 1385 ساعت 11:56

................................................................................................................دوست دارم

طلیعه شنبه 12 اسفند 1385 ساعت 19:19 http://talieh0012.blogfa.com

خیلی عالی بود فرصت کردی یه سر به من بزن

سیاوش یکشنبه 13 اسفند 1385 ساعت 20:30 http://www.sia18.blogfa.com

سلام
کارت خیلی زیباست ولی اینقدر غمگین نباش یادت نره خدا همیشه با تو هست.
امیدوارم موفق باشی

عذرا سه‌شنبه 15 اسفند 1385 ساعت 02:11

بدون اغراق می تونم بگم زیباترین سایتی بود که خوندم شاعرانه وسحر امیزبا امواج دریاوچه لذتی بردمتصاویر اشعار موزیک گرافیکبی نظیر بود بهتون جهت راه اندازی این سایت تبریک میگم امید وارم هرچه پر بارتر وشاعرانه تر باشد راه درازی در پیش دارین با ارامش برین وارام ومنم با خودتون ببرین

مرسی از لطفت دوست عزیز

سحر سه‌شنبه 15 اسفند 1385 ساعت 12:45

زندگی حس غریبیست که یک مرغ مهاجر دارد.

وبلاکت با حال بود. عاشق باش که آدما با عشق زنده اند.

را مین جمعه 18 اسفند 1385 ساعت 11:08

مرسی با ین وابااؤا

مهدی شنبه 19 اسفند 1385 ساعت 00:35

سلام
خیلی خوب بود

ریحانه شنبه 19 اسفند 1385 ساعت 18:14

I have 3friends sun and mounth and you sun for day mounth for night and you for every
ریحانه

[ بدون نام ] یکشنبه 20 اسفند 1385 ساعت 00:31

به نظر من زیاده روی کردین ......ولی خوبه بدک نبود .......واقع بین باشین قربون همتون مرمری

مرتضی یکشنبه 20 اسفند 1385 ساعت 00:34

قرببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببان شما

محمد چهارشنبه 23 اسفند 1385 ساعت 20:31 http://etrat.bix.ir

به وبلاگ منم سر بزن و نظر یادت نره

علی پنج‌شنبه 24 اسفند 1385 ساعت 12:05

سلام دوست عزیزم خداکند صحت مند و سرحال با شید.
من فقط یگ خواهش ازشما دوست عزیزم داشتم اون هم این است که همان ایلف یو را که با قلم سرخ نوشته میشود. از کجا گرفتها ید من از شما خواهش می کنم که اونرا من ارسال نماید
تشکر از شما....
بااحترام: علی از استرالیا

شیدا دوشنبه 12 شهریور 1386 ساعت 22:03 http://htنیمی دونم

متشکرم

شیدا دوشنبه 12 شهریور 1386 ساعت 22:05 http://------

من شیدا از مریوان ممنونم از تون امیدوارم هیمیشه موفق باشی

مهسا جمعه 20 مهر 1386 ساعت 14:27

مهدی جان خسته نباشی۰وبلاگت خوشگل بود موزیکشو عوض نکن.

پریا سه‌شنبه 21 اسفند 1386 ساعت 16:08

یه کم زیاده روی کردی ولی در کل خوب بود.خسته نباشی.
منم یکی رو دوست دارم که اسمش مهدی.برام دعاکن

پریا پنج‌شنبه 23 اسفند 1386 ساعت 14:35

همیشه واسه کسی خاک گل باش که اگه یه روز قد کشیدوبزرگ شدیادش نره کی خاک پاش شد

تارا چهارشنبه 14 فروردین 1387 ساعت 19:21

سلام
خسته نباسید واقعا جالب بود با اینکه برای اولین بار است که به این وبلاگ سر می زنم .
ولی واقعا جالب بود من امروز به طور اتفاقی گذرم به این طرف افتا د به وبلاگ شما ولی واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم
( موفق باشید بای)

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 بهمن 1387 ساعت 21:52

سلام خیل قشنک

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 بهمن 1387 ساعت 22:02

سلام هارون هستم ازافغانستان وب سایت خیلی زیادقشنگ دارین تشکرازهمه تان دوست تان دارم ایلف یو بای بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد