عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

روح عشق

وقتی میدانم تمام زندگی ام تویی ، آن لحظه لذت میبرم
از اینکه تمام زندگی را در آغوش گرفته ام
آنگاه دلم میخواهد یک دل سیر زندگی کنم
وقتی میدانم بی تو نمیتوانم ،
 میدانم که میتوانم همیشه در کنارت باشم
من از جنس توام ، تو از روح عشق، که در من دمیده شده ای
و با من یکی شدی
دوستت دارم ، تویی که مثل هیچکس نیستی ،
تویی که فقط مال من هستی
وقتی میدانم که میدانی در دلم چبیست
تو هم مثل من میفهمی که مجنون کیست

وقتی تو را دارم

من غرق در تو ، تو محو تماشای من
من همصدا با ساز تو ، تو هم آهنگ با دل من
این ، حال من و آن هوای تو ، مینشیند مثل شبنم، لبخندی  بر لبان تو
در ؛دایره زندگی ما، در نقطه عشقیم ، ما ، وقتی با همیم، انگار همیشه در بهشتیم
از قلب من تا قلب تو، یک فاصله است ، آن هم گرمای آغوش تو
من,غرق میشوم و گرم میشوم و میشوم جزئی از تو
من ، حرفی ندارم ، هیچ دلتنگی ندارم ، غمی ندارم، وقتی تو را دارم....
تو ، میفهمی حرفهای نگفته ام، حس میکنی درد دلم را، دور میکنی غمهای درونم را...