محکوم به دلبستن
به هوای قلب من آمدی و گفتی عاشقی ،اما اینک هوای قلبم را نداری
به عشق بودنم آمدی و گفتی عاشقم هستی ،
گفتی مثل دیگران بی وفا نیستی و تا آخرش با من هستی
اینک نه تو را میبینم نه عشقی از تو را
اینک نه وفا را میبینم و نه محبتی از تو را
حالا تنها خودم را میبینم و چشمهای خیسم را ،
اینک تنها قلبی شکسته را در سینه حس میکنم که
بدجور پشیمان است که چرا به تو دلبسته
چرا با تو عهد عشق را بست ، عشق تنها یک ( کلمه ) بود
نه آن احساسی که تا ابد ماندگار بماند
آمدی و یک یادگاری تلخ در قلبم گذاشتی و اینک هوای قلبم را با حضورت سرد کردی
شب که میرسد خیس است چشمهای خسته ام ،
از فردا بیزارم دلم نمیخواهد کسی بفهمد که دلشکسته ام
نمیخواهم دیگر با غروب روبرو شوم ، غروب همان آتشی است که
در این لحظه های تنهایی بیشتر میسوزاند دلم را
گرچه نمیتوانم ،اما نمیخواهم دیگر به تو فکر کنم ،
نمیخواهم دیگر یک لحظه نیز در فکر حال و هوای رفتنت
این لحظه های سرد را با گریه سر کنم
خیلی دلم میخواهد فراموشت کنم ،
خیلی دلم میخواهد عاشقی را از قلبم دور کنم ،
اما نمیتوانم!
آینه را از من دور کنید ، طاقت ندارم ببینم چهره ی پریشانم را
پنجره را ببندید ، تحمل ندارم ببینم آن غروب پر از درد را
اگر تا دیروز محکوم به تنهایی بودم ، اما اینک محکوم دلبستن به یک عشق دروغینم،
تا به امروز در قلب بی وفای تو حبس بود، از این لحظه به بعد نیز باید در زندان تنهایی حبس ابد باشم
میخواهم در حال خودم در همین زندان تنها باشم ...
شاید بتوانم فراموشش کنم...
دوستت دارم عشق من
یک احساس زیبا
صادقانه میگویم حرف دلی بی ریا
بی بهانه میگویم مثل آنها ، همان قلبهای بی وفا ، بی وفایی نمیکنم
عاشقانه میگویم عشق من دوستت دارم
صادقانه گفتی دوستم داری ، عاشقانه عشق تو را باور کردم
از من خواستی تنها با تو باشم ، با احترام قلب تنهایم را به تو تقدیم کردم
گقتم این قلب مال تو ، همیشه وفادار تو ، هرگاه خواستی بگو تا شود فدای تو
از من خواستی به کسی جز تو دل نبندم ، میترسیدی روزی تو را ترک کنم
شاخه گل زیبای من ، پر پر نمیشوی هیچگاه در قلب من ،
به عشق پاکمان قسم تنها تو می مانی تا ابد در دل من
هیچگاه نمیگذارم دلتنگم شوی ، همیشه در دلت خواهم ماند ،
هیچگاه نمیگذارم دلگیر شوی همیشه در کنارت هستم ،
هم با تو درد دل میکنم ، هم میشنوم درد دلهایت را...
دوباره میرسیم به آن احساس زیبا ، همان حرف صادقانه ، همان حرف دل بی ریا
همان کلام عاشقانه ، همان احساسی که تنها نسبت به تو دارم ، آری عزیزم خیلی دوستت دارم
گفتی دلت میخواهد همیشه در کنارم باشی،
آرزو داری سرت را بر روی شانه هایم بگذاری و آرام بخوابی ،
بیا عزیزم که من نیز بی قرارم ،
آرزو دارم در کنارت همین شعر عاشقانه را برایت بخوانم...
«««Writer By Mehdi Loghmani«««
آهسته،قلبم شکسته
آهسته بیا ،
باز هم که فراموش کرده ای کجا آمده ای
اینجا قلب من است
آهسته ،
این قلب، شکسته...
نگاهی کن ببین درهای قلبم بسته
شاید باز هم بی وفایی مثل تو پشت دیوار قلبم نشسته !
آمده ای که بگویی پشیمانی؟
اما هنوز چند روزی بیش نیست که از آن روز گذشته
آتش دلم همچنان در حال سوختن است ،
بگذار خاکستر شود ، بعد بیا و دوباره دلم را بسوزان
بگذار گونه های پر از اشکم خشک شود ،
بعد بیا و دوباره اشکم را در بیار
آهسته ، قلبم بدجور شکسته
دوباره آمده ای که چه بگویی به این دل خسته
آمده ای دوباره بشکنی قلبم را ،
یا باز هم به بازی بگیری این دل تنهایم را ...
بی خیال ، با تنهایی بیشتر رفیقم تا با تو
ای نارفیق هیچ خاطره ی خوشی ندارم از تو
بگذار در حال خودم باشم ،
نه مهربانی تو را میخواهم ، و نه دلسوزی های تو را
نمیبخشم آن قلب بی وفای تو را
بگذار در حال خودم باشم ،
به تنهایی بیشتر از تو ، نیاز دارم ،
پس بگذار با تنهایی تنها باشم
در خلوت خویش با غمها باشم ،
نمیخواهم دوباره بازیچه دست این و آن باشم
آهسته ، غم سنگینی در دلم نشسته ...
تنها تویی در آسمان قلبم
تنها تویی در آسمان قلبم
که مثل ستاره میدرخشی در شبهای تیره و تارم
که هر سحرگاه مثل خورشید طلوع میکنی در دل قلب عاشقم
با طلوع تو ای خورشید من ، غمی دیگر در دلم نیست
احساس آرامش میکنم وقتی که تو نورانی کرده ای سرزمین قلبم را
تنها تویی در آسمان قلبم
که مثل پرنده ای پرواز میکنی در قلبم ، اوج میگیری در آسمان آبی احساسم و
مرا به بالاترین نقطه ی عشق میرسانی
تنها تویی در آسمان قلبم
تویی که مثل باران میباری بر کویر تشنه ی قلب عاشقم و
عاشقتر میکنی مرا با طراوت قطره های مهربانت
تنها تویی در سرزمین احساسم
تویی که هر لحظه قدم برمیداری بر خاک دلم ، از جنس عشق میشود خاک این سرزمینی
که روزگاری بود هیچ رهگذری از آن عبور نمیکرد
آری روزگاری بود که هیچ ستاره ای در آسمان قلبم نمیدرخشید
هیچ خورشیدی طلوع نمیکرد
تنهایی بود و تنهایی ، آمدی و گفتی که از جنس مایی
عشق را میشناسی ، همیشه با ما می مانی
من و قلبم نیز تو را باور کردیم ، در آسمان آبی احساس جشن عشق را برپا کردیم...
تنها تویی در قلب پر از احساسم
تنها تو خواهی ماند در آسمان قلبم
ی ن م ب ل ق ر د ه ش ی م ه
زیاد زور نزن
برعکس بخون
عزیزم این قلب کوچک و شکسته و پر از عشق من تنها هدیه ای است از طرف من به
تو
گه یه روز یه نفر لگد زد بهت ناراحت نشو آخه تو خیلی توپی
یه دنیا فدای هر چی دل مهربونه، یه دل فدای اونی که این SMS رو می خونه...
ایناهمه تو رو دوست دارن، اونی که غش کرده من
عزیزم به جز تو کسی برای من دوست داشتنی نیست و به جز تو کسی لایق این
قلب بی طاقت من نیست
از بچگی بهم یاد دادند که هر ساعت 60 دقیقه است و هر دقیقه 60 ثانیه...
ولی کسی نگفت که هر ثانیه بدون تو 100 ساله
جاده خوشبختی تقریبا همیشه مسدود است؛ لطفاً کمی حوصله کنید تا به مقصد برسید
قصه ی عشق من و تو به قشنگی خیاله
من و تو ماهی و آبیم که جداییمون محاله
انواع بوس:
1.بوس صورت : دوست داشتن
2. بوس پیشانی : آرامش
3.بازو : شوخی کردن
4.لب : عاشق بودن
5. گردن : نیاز داشتن
تو کدومشو به من میدی ؟!
هر کس که دلی داشت به دلدار سپرد
این دل نفرین شده ی ماست که تنهاست هنوز . . .
بگم سلام دل میگیره
بگم علیک دل میمیره
فقط میگم دوست دارم
اینجور دل آروم میگیره . . .
لحظه رفتنیست و خاطره ماندنی
تمام ادبیات عشق را یه یک نگاه می فروختم اگر :
لحظه ماندنی بود و خاطره رفتنی . . .
آتشی که عشق روشن می کند بسیار بیشتر از سردی و خاموشی ای است که تنفر به بار می آورد و من هرگز نمی توانم کسی را که به او لبخند نزده ام از ته دل دوست داشته باشم
خدایا اندکی از عشق تو را با دنیا عوض نمی کنم
آن را بر من ببخش
در این سرای خاموش یاد گرفتم با ترنم عشقی پاک
به زیباترین شکل تو را بسرایم
گه یه روز بغض گلوت رو فشرد ؛
...خبرم کن
... بهت قول نمیدم که
میخندونمت
.ولی می تونم باهات گریه کنم
...اگه یه روز خواستی در بری
...حتماً خبرم کن
،قول نمیدم که ازت بخوام وایسی
.اما می تونم باهات بیام
...اما
اگه یه روز سراغم رو گرفتی
...و خبری نشد
...سریع به دیدنم بیا
...احتمالاً بهت احتیاج دارم
انواع چیپس چی توز
1. ساده مثل دلت
2.سرکه ای مثل اشکت
3.نمکی مثل حرفت
4. فلفلی مثل چشمات
بمیرد آنکه غربت را بنا کرد
تو را از من ، مرا از تو جدا کرد
سکوت من فردای بلند دوست داشتنتوست
دوست داشتن تو افسانه نیست ، باورش کن
روز اول شوخی شوخی جدی شد شوخی ترین جدی عمرم دوست داشتن تو بود و جدی ترین شوخی عمرم از دست دادن تو
آسمونتم می توانی همیشه بارونو تو چشمام ببینی. زمین مال زمین خوارها ،فضا مال فضا پیماها ، فقط تو مال من
باز در کلبه ی عشق عکس تو مرا ابری کرد.عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک چشم مرا جاری کرد