رویای دلتنگی
دلم برایت تنگ شده است
دلم برای دیدن چشمهای قشنگت تنگ شده است!
دلتنگی هایم همیشگیست !
اشکهای روی گونه ام تمام نشدنیست!
حالا دیگر حتی گرفتن دستهایت یکی از آرزوهای من است!
در آغوش گرفتنت رویای شیرین من است!
رویایی که در سر دارم قشنگترین صحنه زندگی من است!
تو نمیدانی که آنچه در دل دارم درد چند ساله ی من است!
تو نمیدانی که بودنت بهانه ای برای بودن من است!
پس بدان و بمان با منی که بی تو ، حتی یک لحظه نیز نمیتوانم
بی تو بودن را تحمل کنم!
آن زمان که عاشق شدم ، آن لحظه که تو به قلبم آمدی ،
قلبم تا ابد مال تو شد و نفس کشیدنم به شرط بودن تو شد!
آری حالا که تو هستی ، دلتنگی نیز با من است، سخت است دور از تو بودن
تحمل این درد کار من است!
هر لحظه که نفس میکشم ، عاشقتر میشوم ،
هر چه با تو می مانم تشنه تر میشوم!
تشنه ی گرفتن دستهای گرمت ، تشنه ی بوسیدن گونه ی مهربانت!
دلم برایت تنگ شده عزیزم ، دلم تنها تو را میخواهد عزیزم
تولد دفتر عشق
دفتر عشق ۴ ساله شد
دویست و هشتادمین پست دفتر عشق به روز شد
برای خواندن ادامه متن بر روی ( ادامه مطلب ) در قسمت زیر کلیک کنید
دفتر عشق ۴ ساله شد
دویست و هشتادمین پست دفتر عشق به روز شد...
سالروز تولد وب لاگ غوغای عشق در دفتر عشق را به همه
طرفداران دفتر عشق تبریک عرض میکنم
دفتری از جنس دل ، دفتری که دلها را آرام میکند، عشق را برای شما معنا میکند!
دفتری پر از حرفهای عاشقانه ، دفتری پر از احساسات صادقانه ، دفتر ما ،
دفتری به نام عشق!
و امروز چهارمین سال فعالیت وب لاگ دفتر عشق در سایت بلاگ اسکای می باشد!
خوشحالم که همچنان جایی است برای اینکه عاشقانه هایم را در آنجا
برای شما عزیزان بنویسم ، بخوانم تا بگویم که عشق همچنان زنده است!
دفتر عشق همدم من در لحظه های زندگیست ،
آری اینجا ایستگاه عشق بازی هزاران کبوتر عاشق است!
سالی که گذشت پر از خاطره های شیرین و تلخ بود ....
میتوان تلخی هایش را از یاد برد ، چون پایانش شیرین تر بود!
خاطره تلخ سالی که گذشت هک شدن وب لاگ دفتر عشق بود،
که با کمک مدیران سایت بلاگ اسکای و تلاش جناب آقای چنگیزی مدیریت
سایت بلاگ اسکای تمام آرشیو دفتر عشق برگشت!
دفتر عشق مثل هیشه پر افتخار ، ثابت کرد که همیشه پرطرفدارترین و
محبوبترین وب لاگ عاشقانه بوده است و خواهد بود!
نظرسنجی در سایت نایت اسکین ، در همان شرایط سخت ،
یعنی هک شدن وب لاگ صورت گرفت ، در نظرسنجی شرکت کرد،
و رتبه نخست را به عنوان برترین وب لاگ به دست آورد!
لطف و محبت شما عزیزان ، حمایت شما عزیزان از من و
دفتر عشق باعث شده که همیشه جاودانه بماند عاشقانه هایم!
از دریا خانوم عزیز هم به خاطر همکاریش با دفتر عشق تشکر ویژه میکنم
مدیر وب لاگ دفتر عشق: مهدی لقمانی
نویسنده متنهای عاشقانه : مهدی لقمانی
متولد 16 مهر 1363
تحصیلات : دانشجوی مهندسی عمران
مدت فعالیت وب لاگ نویسی: حدودا 6سال
( 4 سال در سایت بلاگ اسکای – 2 سال در سایت پرشین بلاگ)
دوستان عزیز اگر سوالی از من دارید در قسمت نظرات یا نظرات خصوصی بپرسید
تا در همان قسمت جواب سوال شما را بدهم!
برای کسب اطلاعات بیشتر از فعالیت من
در وب لاگ نویسی و نویسندگی اینجا کلیک کنید!
راز به تو رسیدن
دکلمه متن راز به تو رسیدن ( کلیک کنید )
از تو گذشتم ، تا به عشق برسم !
از عشق نگذشتم ، تا به قلبت برسم!
تو را در میان آغوش خویش فشردم تا به احساسم برسم!
از احساس خود گذشتم ، تا احساس تو را حس کنم!
اشکهایم را فدای نگاه زیبایت کردم تا به اوج آرامش برسم !
از آرامشم گذشتم ،تا تو را آرام کنم!
برای خواندن ادامه متن بر روی ( ادامه مطلب ) در قسمت زیر کلیک کنید
هدیه ای با ارزش
دکلمه ی متن هدیه ای با ارزش ( کلیک کنید )
هدیه ای با ارزش تر تو برای من در دنیا نیست!
گلی خوشبوتر از تو در گلستان زندگی در میان گلها نیست!
عزیزتر از تو در قلبم هیچکس نیست، باوفاتر از تو هیچ باوفایی نیست!
احساسم را به تو تقدیم میکنم ، قلبم را فدای احساس پاکت میکنم!
برای خواندن ادامه متن بر روی (ادامه مطلب) در قسمت زیر کلیک کنید
ادامه مطلب ...ای عشق، تو بگو...
خورشید که ما را دید ، دیگر نتابید! گرمای عشق ما از خورشید گرمتر است!
ماه که تو را دید تا صبح نالید! چهره تو، از ماه زیباتر است!
نگذار که کسی به وجود عشق در دلهایمان پی ببرد ،
نگذار کسی بفهمد که آن عشقی که در دلهایمان است از عشق
لیلی و مجنون نیز بالاتر است!
آن حسرتی که از عشق ما در دلهای دیگران به جا می ماند مثل آتشیست که
قلبها را میسوزاند!
عشق ما مقدس است ، نمیخواهم جز خدا کسی عشق ما را ببیند ،
و از صبح تا شب در حسرت عشق ما بنشیند!
آن قلب پاک تو را نمیخواهم کسی بشکند، یا با حرفهایش تو را آزار دهد !
تو از عشق هر چه میخواهی برای من بگو ، اما از عشقمان برای کسی نگو!
تو لحظه به لحظه بگو که دوستم داری ، اما به کسی نگو که مرا دوست داری!
آنهایی که در حسرت عشق ما نشسته اند مثل خورشید نیستند که نتابند ،
میتابند و قلبمان را میسوزانند
، مثل ماه نیستند که تا صبح ناله کنند ، دیگر به آسمان نمی آیند و
شبهایمان را تیره و تار می کنند!
بیا در کنارم ، از عشق بگو برایم ، دست بگذار در دستهایم ، آرام بگیر در کنارم!
هیچکس نمیتواند تو را از من بگیرد ، هیچکس نمیتواند عشقمان را نفرین کن!
من و تو عشقی پاک در قلبمان داریم ، من و تو بدون هم نمی توانیم زنده بمانیم!
ای عشق تو بگو که ما چه حالی داریم...