عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

به انتظار پاییز

بیهوده میگذرد این روزها،میسوزد در دل آتش چمن ها
رحمی ندارد خورشید ، کاش شرم میکرد و دیگر نمی تابید
تنها آن تکه ابری که در آسمان است میفهمد دلتنگم
دلتنگ پاییز و حال و هوایش ، دلتنگ آن کوچه باغ و نم نم بارانش
مینگرم به درختی خسته ، به یک شاخه شکسته،
میفهمم چه غمی درونش نشسته
از آدمها که بگذرم ، دل خوشی ندارم به این روزها
آن رودی که میگذشت از اینجا ،همانجا  منتظر ایستاده!
پاییز بیا و کوتاه کن این روزهای بیهوده را...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد