ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بیهوده میگذرد این روزها،میسوزد در دل آتش چمن ها
رحمی ندارد خورشید ، کاش شرم میکرد و دیگر نمی تابید
تنها آن تکه ابری که در آسمان است میفهمد دلتنگم
دلتنگ پاییز و حال و هوایش ، دلتنگ آن کوچه باغ و نم نم بارانش
مینگرم به درختی خسته ، به یک شاخه شکسته،
میفهمم چه غمی درونش نشسته
از آدمها که بگذرم ، دل خوشی ندارم به این روزها
آن رودی که میگذشت از اینجا ،همانجا منتظر ایستاده!
پاییز بیا و کوتاه کن این روزهای بیهوده را...