عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

حسرتی در تنهایی

در خلوت خودم نشسته ام ، فکر میکنم کمی خسته ام
تنهایی من شکل  آن گل پژمرده ، آن آشیانه ی بی پرنده است
تنهایی من شکل سایه ایست که در کنج حیاط افتاده
نه میسوزد دلم ، نه اشک میریزد از چشمانم ،
تنها حسرت هست که نقش میبندد در نگاهم
حسرت روزهایی که گذشت ، حسرت هم صحبتی با آدمهایی که رفتند...
چه مانده از  بازی زندگی ، من مانده ام و حسرت!
و خوشحالم از اینکه آن آدمها دیگر نیستند...
تنهایی من به وسعت دریاست ، اگر کمی آرامم چون که دلم پیش خداست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد