عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
گاهی که حوصله هیچکس را ندارم و از آدمها فراری ام فقط در کنار تو آرام میشوم
و ای سرپناه من ، باش در کنارم و خستگی ها را از تنم رها کن ، مرا از زندان زندگی آزاد کن
تا فرصت گفتن دوستت دارم است ، همین لحظه میگویم دوستت دارم بهترینم
تا تو هستی ، حالم چقدر خوب است و چه عاشقانه است خلوت تنهای من و تو
زمانی به دنبال نیمه گمشده ام میگشتم و اینک که تو در کنارمی میبینم که تو تمام منی....
به دنبال معنای "زیبایی " میگشتم ، لحظه ای چشمم افتاد به چشمانت و معنی اش را فهمیدم
و آنگاه که میگویی دوستم داری ، راهی نمیماند برایم جز بوسیدن لبهایت
هر روز به این امیدم که فردایی هست ، و آن فردا در کنار تو آغاز میشود عزیزم...