عزیزم نمیدونی که چقدر دوستت دارم ، میدونی چقدر واسم عزیزی؟
تو یه حسی تو زندگیم که بهم آرامش میدی ، یه حس دلنشین
مثل لحظه ای که کنار دریا نشستم و به موجهاش خیره شدم و گوش میکنم به صداش
مثل لحظه ای که بارون میاد و زیر نم نم بارون ، خیره به آسمونم
عزیزم خیلی دوستت دارم و واسه همیشه داشتنت با همه چیز سرنوشت میسازم
چه شب و روزهایی گذشت با یادت ، به عشقت ، همه زندگی ام شده بود انتظار ...انتظار...
تا تو آمدی و نشستی در قلبم ، گفتی که با عشقم به تو نفس میدهم
و اینک من با نفسهای عشق تو زنده ام ، با عطر حضور تو دلخوش این لحظه های زندگی ام
تویی همه کسم ، من از عشقی حرف میزنم که تکرار نمیشود برای هیچکس
من از عشقی سخن میگویم که تا ابد برای من و تو میماند...
همیشگی باش ، همیشه هستم ، ماندنی باش ، خیالت راحت که من فقط مال تو هستم...