ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
شاید هنوز نمیدانی...
توی یه لحظه ، یه جایی ، یه وقتایی یه حسی میاد
توی اون لحظه ، اونجا ، میشه اون حس رو حس کرد
میشه با تمام وجود باورش کرد ، میشه رفت توی اعماقش و لمسش کرد
و بخون شعری رو که با حسم برای لمس عشق نوشتم :
شاید هنوز نمیدانی چه جایگاهی در قلبم داری
شاید هنوز نمیدانی که چقدر برایم عزیزی
که هنوز هم گهگاهی حس میکنم دلگیری ، حس میکنم از زندگی سیری
شاید هنوز نمیدانی به عشق تو در این دنیا ماندنی شده ام
اگر تو را نمیدیدم همان روز رفتنی شده بودم
گاهی حس میکنم خسته ای ، عشقم را باور نداری و دلشکسته ای
شاید هنوز نمیدانی با تو به باور عشق رسیدم ، هنوز به زیبایی تو در این دنیا ندیدم
گلی مثل تو را که دیدم از شاخه نچیدم ، تو را از ریشه در باغچه قلبم کاشتم
من این حس را داشتم که همیشه برایم سبز میمانی
تو به امید این عشق است که در قلبم همیشه میمانی
شاید هنوز نمیدانی قلبم را به نام تو کرده ام
هم احساس با احساس توام و همراه با نفسهای تو
شاید هنوز نمیدانی کسی نتوانسته دلم را از آن خودش کند
قلبی که برای تو میتپد چطور میتواند گرفتار کسی دیگر شود
و این روز ها و شبها و حال و روز من ، این دل با این انتظار و بی قراری های من
این لحظه و عشق و هوای نفسهای من با تو چه دلنشین است
آن غم و غصه ها ، آن تنهایی و بی وفاییها ، آن ها که دلم را شکستند
آنها که قدرم را نداستند و رفتند ؛همه رفتند و رفتند
گذشت و گذشت تا رسیدم به تویی که باعث شدی همه چیز را از یاد ببرم
و حالا این تویی که میشوی حسرتی در دلهای دیگران
این تویی که میشوی آرزویی برای دیگران ، این تویی که میشوی عشقمو و تمام وجودم
این افتخاریست برای قلب من ، من از آغاز هم با تو بودم
شاید هنوز نمیدانی خیلی چیزها را ، هنوز نمیدانی راز و این دل ناچیز را
هر چه باشد ، هر چه باشم،با توام و همیشه همراه تو ، یک عمر گرفتار تو
شاید هنوز نمیدانی که در این فصل انتظار به انتظارت
روبروی پنجره چشمانت نشسته ام و
میشمارم تک تک شبنم هایی که بر روی شیشه چشمانت جاریست
آرام باش ، شاید هنوز نمیدانی از عشقت دیوانه شده ام
شاید هنوز نمیدانی این شعر را برای تو سروده ام
دانلود دکلمه شعر بالا با صدای خودم :» ( کلیک کنید )
گفته بودی درد دل کن گــــــــــاه با هم صحبتی
کو رفیق راز داری؟ کــــــــــــــو دل پرطاقتی؟
شمع وقتی داستانم را شنید آتش گـــــــــرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتـــــــــــی
تا نسیم از شرح عشقم باخبر شد، مست شد
غنچهای در باغ پرپر شد ولی کــــــــو غیرتی؟
گریه میکردم که زاهد در قنوتم خیره مــــــــاند
دور باد از خرمن ایمان عــــــــــــــــــــاشق آفتی
روزهایم را یکایک دیدم و دیـــــــــــــــدن نداشت
کاش بر آیینه بنشیند غبار حســـــــــــــــــــرتی
بسکه دامان بهاران گل به گل پژمرده شــــــــد
باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتــــــــــــــی
من کجا و جرئت بوسیدن لبهای تـــــــــــــــــــو
آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتـــــــــــــــــــــی
در خلوت کوچه هایم
باد می آید
اینجا من هستم ؛
دلم تنگ نیست....
تنها منتظر بارانم
تا قطره هایش بهانه ایی باشند
برای نم ناک بودن لحظه هایم
و اثباتی
بر بی گناهی چشمانم!
_____________
پستــ اولمــ آپـــــــــــهـ بــــــــدـ و بیــــــــــآ[نیشخند][نیشخند]
________________
جــــــــــالبــ بودـ منو به اسم وبم+اسم خودم بلینک بهم بگو منم بلینکمت
سلام
سلام ...
ببین عکس های شیراز که گذاشتم تو وبلاگم همشون نشون میده؟
برای من چندتاش نمیاد نمیدونم چون سرعتم پایین هست یا خراب شده
دلم باران میخواهد
فقط باران
بایک بغض به اندازه تمام دلتنگی هایم
وبعد هم توبنشینی کنارمن
وهردو باهم قطره های باران رابشماریم
یک...
دو...
سه...
وبعد اصلا یادمان برود که همه اینها فقط یک خیال
است...
تو...باران...من...
همه اینها خیال است؟
در سکوت و با سکوت با تو حرف میزنم ...
که روزهاست گوشها ،
توان اوج موج حرفها ،
برایشان بسان فاجعه ست .....
ما همان آدمهایی هستیم که به راحتی دیگران را ترک میکنیم
اما وقتی کسی ترکمان میکند
جوری که انگار دنیا به آخر رسیده باشد
بغض گلویمان را خفه می کند .....
اکی مرسی
سلام، رایتشو بخواین من اصن نمی تونم درباره ی احساس شما حرفی بزنم، غوق العاده مینویسین، اگه همه ی مردم زمین مثل شما ب کسی ک دوسش دارن اهمیت میدادن، دیگه هیچ وقت حرفی از جدایی ها نبود، کسی نمی دونه ب اندازه ی یه زن، ک چقد ب محبت مرد وابسته می شه، چقد ب ارامش از طرف مردی نیازداره، کسی دیگه حواسش نیست...
مثل همیشه بهترین بود این متن.
موفق باشین، همیشه...
سلام...
ممنون از حضور پر مهرتون...
زیبا بود....
درود ممنونم، شما هم کنار دوستانم در بخش "وبهای شاعران" در این آدرس لینک شدید
http://kolbehyetanhayi.mihanblog.com/extrapage/linkshaer
چه کسی
برای عششق ما
شعر اتل متل خواند!
که پایت را
به این راحتی
از زندگیم
ورچیدی
من می خوام از تو چشات غربت شبها رو ببینم
من می خوام از رو لبات سرخی گلها رو بچینم
من می خوام با دل خستم غم و از دلت برونم
من می خوام که تا همیشه تا ابد با تو بمونم
سلام.
ممنونم از حضورتون.
بسیار زیبا بود.
فقط کاش همه ی عشقا پاک بمونه.کاش خدا ادمو با عشقش امتحان نکنه.
من متن های طولانی خوشم نمی یاد
خدایا.....!!
خط و نشـــان دوزخت را برایــــــم نکش...
جهنـ ـــ ــ ــ ــ ـــم تر از نبودنش سراغ ندارم....
::
:::::
:::::::
سلام و درود
سپاسگزارم از نگاه زیباتون
زیبا و پر احساس بود
خوب بود
وقتی دو قلب برای یکدیگر بتپد ، هیچ فاصله ای دور نیست ،
هیچ زمانی زیاد نیست و هیچ عشق دیگری نمی تواند آن دو را از هم دور کند !
محکم ترین برهان عشق ، اعتماد است
زیبا بود
یا حق
دوسـتـت مـی دارم !!!
اصلاً مى دانى عشق چیست
مــن عـاشـق تــو هـسـتـم ...
عاشق چشمانى که اقیانوسى از آرامش را در خود دارند !
عاشق دستانى که خداوند،
نوازش را با الهام از آنها معنا کرده است !
و عاشق لبخندى که زیبایى را تمام و کمال به تصویر مى کشد
دوسـتـت مـی دارم !!!
اصلاً می دانی عشق چیست؟
من عاشق تو هستم ...
عاشق زمینى که بر روى آن خرامان خرامان راه مى روى !
عاشق گناهى که ارتکابش با تو مى تواند
زیباترین خاطره ى هر آدمیزاده اى باشد !!!
و عاشق نسیمى که عطر تو را با خود به همراه مى آورد!
دوسـتـت مـی دارم !!!
اصلاً مى دانى عشق چیست؟
من عاشق تو هستم ...
عاشق قلبى که براى عاشقى در سینه ات مى تپد !
عاشق محبتى که در کلامت موج مى زند
و عاشق تصورى که از زندگی در ذهن امیدوارت داری!
دوسـتـت مـی دارم !!!
اصلاً چه لزومی دارد بدانی عشق چیست؟
می خواهم به اندازه ای که تو باید عاشقم باشی
هم دوستت داشته باشم !!!
بگذار فردا که خاک و خاکستر شدم
هر دلداده ای که شعرهای مرا می خواند
زیر لـب بـا خـود بگویـد: او یـک دیــوانه بــود!
♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡
* *
*می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم اما*
* بی شرف ها یاد گرفته اند شــنا کنند ...*
............................
محشر بود.. گریم گرفت..
اجازه هست یه سوال بپرسم؟؟
واااااای خییییللیییی قشنگ بود ، محشره واقعا ، عالی بود
احساس میکنم حرف دلمو زدین ....ممنون از این شعر زیبا..
طناب دار را به گردنم انداختند ....
گفتند : آخرین آرزویت ؟
گفتم : دیدار یار!
گفتند : خسته است ، راستش تا صبح طنابت را می بافته ....!
سلام دوست عزیز،خوبی؟
خیلی قشنگـــــــ بود
مرسی از دعوتتــــــــ
چـه کــار بــه حـرفـ ــــ مـردم دارم
زنـدگــی مـن همیــن استــ ــــ ...
شبـ ـــ کـه می شـود
روی تــختم دراز میــــــکشمـــ ...
عـاشقـانه ای مـی نـویســـم ...
خیـــره مـی شــوم بـه عکســتــ ـــــ
و بـا خـودم فکـر مـی کنـــم
مگــر مـی شــود تــو را دوستــ ـــ نـداشـتــ ـــــ ...!!
سلام مهربان
مرسی از حضور و دعوت شما.
زیبا بود و پر از احساس...
موفق باشی
این روزهــــایم به تظاهر می گذرد
تظاهر به بی تفاوتی،
تظاهر به بی خیـــــالی،
به شادی،
به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست
اما . . .
چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"
اپ زیبایی بود داداش...
ممنون که خبرم کردی...
داداش میای سر میزنی اپ منم بخون دیگه...
دو تا اپ اخریمو بیا بخون....
منتظرمااا...
سلام ممنون از حضورتون
قلم خیلی زیبایی دارید
موفق باشید
برایم
از بازار...
یک بغض خوب بخر...!
این بغضی که من دارم
هر روز می شکند...!!!
تنها باران است که گاهی در اوج تنهایی من
در آن لحظه که هیچ کس نیست
با من از تو می گوید …
ولی درد من این است
که دیریست باران نمی بارد !
سلااااااااااام خیلییی قشنگ بود ممنون بهم سر زدی
سلام
به نظر من معنی عشق واقعی را در نیمه شب با معشوقی چون خدا میتوان یافت
به کلبه ما هم یک سری بزنی خوشحال میشیم
سلام زیبابود.
میدونی چرا میگن” دلت دریا باشه”
وقتی یه سنگو تو دریا میندازی
فقط برای چند ثانیه اونو متلاتم میکنه
وبرای همیشه محو میشه
ولی اون سنگ تا ابد ته دل دریا موندگاره
و سعی می کنم مثل دریا باشم
فراموش کنم سنگ که به دلم زدن
با اینکه سنگینی شونو برای همیشه روی سینه ام حس می کنم...
یکی از بهترین نوشته هاتون بود
عااااااااااااااالی
عشق و امید تو شعرتون موج میزد
امیدوارم همیشه شاد و عاشق باشی گلم
همیشه همیشه قدر دلتو بدون و مواظبش باش .
اعتراف میکنم بین خودت و دلت تفاوت وجود داره
خیلی خوبه که حرف های دلتو که به قول خودتون حرفای دل خیلیاست به این زیبایی بیان می کنی.
مطمئنا این سبک شعرها طرفدارای زیادی داره
خیلی دوسش داشتم
بخصوص این قسمتشو
میشمارم تک تک شبنم هایی که بر روی شیشه چشمانت جاریست
سلام به وب من سر بزنین منتظرتون هستم برای تبادل لینک نظرتون رو بدین
انتظار …
شش حرف و چهار نقطه
کلمه ی کوتاهیست
اما سالها طول خواهد کشید تا بفهمی یعنی چه …
کاش منتظرت نبودم
کاش می شد گفت “یادت مرا فراموش”
زیبـــــــا و دل انگیـــــــــز مثل همیشــــــــه !
زنــــــده بــــــــاد
گاهی
هوس میکنم
در آغوشت حل شوم !
باهمه سردیت،
هنوز
برایم گرمترین حس دنیایی. . .
برای خریدن عشق هرکه هرچه داشت آورد
دیوانه هیچ نداشت و گریست
گمان کردند چون هیچ ندارد میگرید
اماهیچ کس ندانست که بهای عشق اشک
و بهای اشک گریه است...
بیا یادمون بمونه
پای دلمون بمونیم نه پای دل دور و بریامون..
نفس هایم بوى دود میدهد
نه اینکه اهل دود باشم
نه
سینه سوخته ام …
من گاهی روبروی دریچه ی دلت می نشینم و تمام احساست را لمس می کنم - انگار تمامی وجودت با من از غمی حرف می زند که دلت را شکسته ... مثل روزهای دوری که از دور نگاهت می کردم و پا به پای تو همسفرت می شدم و تو نمی دانستی - همیشه برای دلت آشفته بودم و پریشان ... چون نمی خواستم بشکند - نمی خواستم مهربانی های دل تو را نادیده بگیرند - اما این دلواپسی ها و دلشوره ها راه به جایی نمی برد و من را خاموش کرد و دور ... رفیق لحظه های دلتنگی تو می شوم - سنگ صبور همه ی دردهایی که دلت را زخمی کردند ... اونقدر با من حرف بزن تا تمام سرزمین وجودت از خاطرات تلخ پاک شود و قلب مهربانت آرام بگیرد ...
هنــــــر نیستــــــ :: پَـــــرونـــــدن و پـــــــریــــدن...
هنـــــــــــــر اینــــــــه ::
نــــداشتــــــــن و بـه هـــــوایــش پَـــــــریــدن..!!!
..!!
...!!
برای هر اتفاقی ، می توان پاسخی یافت
جز برای رفتن های نابهنگام ...
شاید رفتن
خود پاسخ یک اتفاق است !
هیچکس نمیداند
جز آنکه رفته است …
صدایت آغوشی است از آرامش
که هر بار می آید مرا غرق در خود می کند..
صندوقچه ی آرزوهایم را خواهم گشود تا نگویند:
از
“هیچ”
پراست که
نام تو،
یاد تو،
افتخاریست در “دارایی قلبم”
پنجره را که باز می کنی
دلم می آید و لب طاقچه ی نگاهت می نشیند !
می بینی ؟ !
دلم بی دام و دانه محو نگاهت شده است..
ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ...
ﯾﮏ ﻣﯿﺲ ﮐﺎﻝ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺮﺍﯾﺖ...
ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ...
ﺳﯿﻮﺵ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ!
ﺯﯾﺮ ﻟﺐ... ﺗﮑﺮﺍﺭﻡ ﮐﻨﯽ...
ﺑﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﯿﺎﻭﺭﯼ...
ﺑﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﯼ ﺗ ﻮ...
ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﮐﻨﻢ ﺩﺭ ﻧﺎﺧﻮﺩ ﺁﮔﺎﻫﺖ..
تو را باور می کنم ... چون با تو زندگی کردم و حسم به من دورغ نمی گوید - و بعد از خدا - رفیق هر لحظه ی توام با تمام وجودم ... تو اگر خوش باشی مرا به آرامش می رسانی
شاید هنوز نمیدانی قلبم را به نام تو کرده ام
هم احساس با احساس توام و همراه با نفسهای تو
شاید هنوز نمیدانی کسی نتوانسته دلم را از آن خودش کند
قلبی که برای تو میتپد چطور میتواند گرفتار کسی دیگر شود
و این روز ها و شبها و حال و روز من ، این دل با این انتظار و بی قراری های من
این لحظه و عشق و هوای نفسهای من با تو چه دلنشین است
کاش دنیا می مُرد
دلم نیامد بگویم آدم ها!
آنوقت هیچکس سراغی از ما نمی گرفت...
من لَم می دادم به خیالی که خیال نبود
و تو تکیه می دادی به من...
و مُدام شعر می خواندی
شعر شعر شعر ...
کاش اینگونه عمری بیهوده نمی گذشت!