ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تاریخ عشقمان
آنچه بین من و تو است عشق است ،
آنچه احساسات مرا زنده نگه داشته وجود تو است
نمیسوزم آنگاه که تو هستی چراغ روشن بخش قلب عاشقم....
نمیمیرم آنگاه که تو هستی نفس در سینه ام
نمیترسم آنگاه که تو را مال خودم میبینم
آنچه مرا به تو نزدیکتر میکند ، محبتهای تو است ،
این آغوش من است که آغوشت را هر لحظه بهانه میکند
نمیرنجم از بازی سرنوشت ،
نمیدانم تو فرشته ای یا مسافری از بهشت ...
هر چه هستی برای من یکی هستی ،
یکی که برایم معنای همیشگی دارد
آنچه بین من و تو میگذرد ، لحظه های شیرین عاشقیست
که قلبم هر لحظه میتپد برای این لحظه ها
فرقی نمیکند برایم پایان زندگی چه لحظه ایست ،
مهم این است که تو آغاز زندگی ام بوده ای...
فرقی نمیکند شب و روز برایم ،
مهم این است که تو لحظه به لحظه ی زندگی ام هستی ...
آنچه مرا آرام میکند ، چشمان تو است که مرا
به رویاهای عاشقانه ام نزدیک میکند...
نزدیک و نزدیکتر ، تا برسم به عمق چشمانت ،
تا غرق شوم در اشکهایت ،
اشکهایی که به عشقمان حلقه زده در چشمانت
از گذر زمان هراسی ندارم ،
آنگاه که تمام ثانیه هایم را با تو میگذرانم...
این با تو بودن است که مرا سبز نگه داشته ،
قلبم تمام فصلها را به عشق تو پشت سرگذاشته ،
به عشقت تمام غمها را از میان برداشته...
به آینده خواهیم رفت ، تاریخ عشق را ورق خواهیم زد ،
تا برسیم به صفحه عشقمان ،
جایی که آخرش نوشته است :
من و تو با هم زندگی کردیم و با هم به آن دنیا رفتیم....
دانلود دکلمه شعر بالا با صدای خودم :» ( کلیک کنید )
«««« written by Mehdi Loghmani »»»
خواهش میکنم بدون ذکر منبع نام نویسنده کپی نکنید!
عالیه
حرف نداره
دوست دارم بیشتر بهت سر بزن پس اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن
سلام دوست عزیزم خوبی؟.........[گل]
آپت بسیار جالب زیبا قشنگ خوندنی و پرمحتوا بود........ممنون که به وبم سر زدی و خبرم کردی..........و معذرت که دیر اومدم..........باز هم به وبم سر بزن.........[گل][گل][گل]
کاش باران بگیرد …
کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند…
و من همه ی دلتنگیهایم را رویش “ها” کنم…
و با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم … و خلاص…
یا حق
سلام دوست عزیز
از حضور گرم ومهربونت ممنونم ...مثل همیشه ....عالی و زیباست ....
شاد باشید .
سلام مهدی جان خیلی خوشحالم بازم سعادت پیدا کردم و به وب پر محتوات دسترسی پیدا کردم ایدیت همیشه خاموشه چرا؟ادرس جدیدم رو داری اگرم اجازه میدی لینکت کنم تا همیشه در کنارم باشی
هر چه فریاد میزنم چیزه تازه ای بگویید پایشان را در یک کفش کرده اند
بی وقفه داد میزنند :
تـیــــک "تو تنهایی"
تــاکـــــ "تو تنهایی"
تـیــــک "تو تنهایی"
تــاکـــــ "تو تنهایی"
=========
سلام ممنون که خبرم کردی موفق باشی
سرانگشتانم که می سوزد ...

یعنی وقت ِنوشتن از تـــوست !
بــیــــا در خـــیـــالــم..
آرام بنشین ...
مــــی خــواهـــم صــدای ِ نفس هــــایت را....
بنویــــســـم.. !!
=============
به منم سر بزن مهدی جان
سلام دوست عزیزم.ممنون که به من سر زدی.متن بسیار زیبایی بود،از خوندنش لذت بردم.موفق باشی.
گاهـی
" سکـــــــــــــــــــــــوت "
علامت رضایت نیســـت !
.
.
شـــــــــاید کســـی داره
خفـــــــــــــه می شـــــه
پـشـــــــت سنگیـــنــــیِ
یـــــــک درد .
ممنون عالی و زیبا بود
اشکـــــــــــ نبودنتـــــــــ را با ساعتـــــــــ شــــــــــنی
اندازه گرفتمــــــــ... یکـــــــ صحــــــــــرا گذشتستــــــــــ[گل]
.
.
.
سلام دوستمـــــــ. آپمــــــــــ[قلب][گل]
آقا مهـــــدی مثلــــــ همیشــــــــه زیبا و دلنشیــــــن
سلام خوبی؟
باید بگم عااااااالی بود
عشقولانهjavascript:void(0);
میسی
قشنگ بود تازه دانلودشم کردم
درود بر مهدی عزیز
مثل همیشه عالی. موفق باشی.
خوشحال میشم به من هم سر بزنی
:)
سلام خیلی قشنگ بود
آپم خواستی سری بزن
سلام...
خجل شدم ز جوانی که زندگانی نیست
به زندگانی من فرصت جوانی نیست
من از دو روزه هستی به جان شدم بیزار
خدای شکر که این عمر جاودانی نیست
همه بگریه ابر سیه گشودم چشم
دراین افق که فروغی ز شادمانی نیست
به غصه بلکه به تدریج انتحار کنم
دریغ و درد که این انتحار آنی نیست
نه من به سیلی خود سرخ میکنم رخ و بس
به بزم ما رخی از باده ارغوانی نیست
ببین به جلد سگ پاسبان چه گرگانند
به جان خواجه که این شیوه شبانی نیست
ز بلبل چمن طبع شهریار افسوس
که از خزان گلشن شور نغمه خوانی نیست
سلام عزیزم من آپم منتظرت
سلااااااااااااااااااام
وب خوبی داری!!!!!!!!!!!![گل]
به من هم سر بزن خوشحال میشم
سلااااااااااااااااااام
وب خوبی داری!!!!!!!!!!!![گل]
به من هم سر بزن خوشحال میشم
خــدایـــــا
میـــشـــه ایــنـــورم یـــه نــگـــاه بـــنـــدازى !
دلــــم قـــد یـــه دنـیــــا کـــه نـــه
قـــد بـــزرگـــى خـــودت گـــرفــتـــه ...
سولیااااااااااااااااااه
آپم بدو بیا
روزی بهلول به حمام رفت ولی خدمه حمام به او بی اعتنایی نمودند و آن قسم که دلخواه بهلول بود او را کیسه ننمودند. با این حال وقت خروج از حمام بهلول ده دینار که همراه داشت را به استاد حمام داد و کارگران چون این بذل و بخشش را دیدند همگی پشیمان شدند که چرا نسبت به او بی اعتنایی کردند.
بهلول باز هفته دیگر به حمام رفت ولی ....
این دفعه تمام کارگران با کمال احترام او را شست و شو نموده و مواظبت بسیار نمودند ، ولی با اینهمه سعی و کوشش کارگران موقع خروج از حمام بهلول فقط یک دینار به آنها داد ، حمامی ها متغیر گردیده پرسیدند سبب بخشش بی جهت هفته قبل و رفتار امروزت چیست ؟
بهلول گفت: مزد امروز حمام را هفته قبل که حمام آمده پرداخت نمودم و مزد آن روز حمام را امروز می پردازم تا شماها ادب و رعایت مشتری های خود را بنمایید.
دنیای عجیبی شده است !!!
برای دروغ هایمان...
خدا را قسم میخوریم...
و به حرف راست که میرسیم ؛
می شود جان تو!
کاش وقتی آسمان بارانی است
چشم را با اشک باران تر کنیم
کاش وقتی که تنها می شویم
لحظه ای را یاد یکدیگر کنیم ...
_____$$$$$$$$$_____$$$$$$$$$____♥
___$$$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$$$ ___♥
__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$____♥
__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ____♥
__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ____♥
___$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ____♥
_____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ____♥
________$$$$$$$$$$$$$$$$$ ____♥
__________$$$$$$$$$$$$$ ____♥
_____________$$$$$$$ ____♥
______________$$$$$ ____♥
_______________$$$_____♥
________________$_____♥
_____$$$$$$$$$_____$$$$$$$$$____♥
___$$$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$$$$ ___♥
__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$____♥
__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ____♥
__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ____♥
___$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ____♥
_____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ____♥
________$$$$$$$$$$$$$$$$$ ____♥
__________$$$$$$$$$$$$$ ____♥
_____________$$$$$$$ ____♥
______________$$$$$ ____♥
_______________$$$_____♥
________________$_____♥
سلام مرسی سر زدین
ین دعا را منتشر کنیدوببینید چطور غمهایتان از بین میرود
((سبحان الله یافارج الهمّ ویاکاشف الغم فرّج همی ویسرّ أمری
و أرحم ضعفی و قلة حیلتی وأرزقنی من حیث لا أحتسب یارب العالمین))
حضرت محمد(ص)فرمودند هرکس مردم را از این دعا باخبر کند
در گرفتاریش گشایش پیدا میکند*
سلام
عالییییییییییییییییییییییییییی بود
salam
ziba bood
bedrood
عــــــــــــــــــــــــــــــالیــــــــــــــــــ
و پـــــــــــراحـــــــــــــــــــــــــساس
سلاااااااام
ببخشید دیر اومدم
زیبا چون همیشه
دستتون درد نکنه
موفق باشید
سلام مهدی جان باعث افتخاره حتما.
لطفا با نام زنگ تفریح لینک کنین البته اگه قابل مبدونین
مرسی که دعوتم کردید
بای تا های
سلام
من آپم
زودی بیااااا
سلام
ممنون از حضورگرمت در ضمن مطالبت خیلی قشنگ هستن
آنچه احساسات مرا زنده نگه داشته وجود تو است
همین یک جمله کافیست برای بیان تمام عشق
می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی
سلام دوست خوب ...
فوق العاده زیبا و خواندنی و شنیدنی بود ...
در زندگی برای هر آدمی از یک روز
از یک جا
از یک نفر به بعد
دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست
نه روزها ،
نه رنگ ها،
نه خیابان ها
همه چیز می شود
دلتنگی
سلام...مثل همیشه عالی بود آقا مهدی...واقعا محشر مینویسی...با پست جدید به روزم...خوشحال میشم بیای...
از تنهایی اتاقم گریختم.
خود را در پی او، به در خانه رساندم.
گشودم، بیرون را نگریستم:
کویر...آسمان...سکوت...!
آپم دوست عزیز.
سلام آپ زیبایی بود
وقتی نوجوان بودم، یک شب با پدرم در صف خرید بلیط سیرک ایستاده بودیم. جلوی ما یک خانواده ایستاده بودند، خانوادهای با شش بچه که همگی زیر دوازده سال سن داشتند و لباس های کهنه ولی در عین حال تمیـز پوشیده بودند. بچهها دوتا دوتا پشت پدر و مادرشان، دست همدیگر را گرفته بودند و با هیجان در مورد برنامههایی که قرار بود ببینند، صحبت میکردند. مادر نیز بازوی شوهرش را گرفته بود و با عشق به او لبخند میزد.
وقتی به باجه رسیدند، متصدی باجه از پدر خانواده پرسید: چند عدد بلیط میخواهید؟
پدر جواب داد: لطفاً شش بلیط برای بچهها و دو بلیط برای بزرگسالان.
متصدی باجه، قیمت بلیطها را گفت.
پدر به باجه نزدیکتر شد و به آرامی پرسید: ببخشید، گفتید چه قدر؟!
متصدی باجه دوباره قیمت بلیطها را تکرار کرد.
پدر و مادر بچهها با ناراحتی زمزمه میکردند، معلوم بود که مرد پول کافی همراه نداشت؛ حتماً فکر میکرد که به بچههای کوچکش چه جوابی بدهد.
ناگهان پدرم دست در جیبش برد و یک اسکناس بیست دلاری بیرون آورد و روی زمین انداخت. بعد خم شد، پول را از زمین برداشت، به شانه مرد زد و گفت: ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاد! مرد که متوجه موضوع شده بود، همانطور که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت: متشکرم آقا..
............................ من هم آپم
خوشحال میشم سری بزنید
سلام
منتظرم.....[لبخند][گل]
عالی بود
اشتباه از من بود.
پر رنگ نوشته بودمت بر کتیبه دلم
به سختی پاک می شوی....
از بعثت او جهان جوان شد
گیتی. چو بهشت جاودان شد
بر امت دین عید مبارک
بر جمله مسلمین مبارک
عیدتون مبارک
اینجـــآ زَمیـــن اَســـتــ
رَســمــِ آدمهــآیَشــ عَجیــبــ اَســتــ
اینجــآ گـُـم کــه بِشـَـوی
بـِـه جــآی اینــکه دُنبــآلتــ بِگـَـردَند
فرآموشـَـتــ می کُننـَـد
عآشـِـق کــه بِشـَـوی
بــه جــآی اینــکه دَرکــَتــ کُنــند مُتَهَمَــتــ می کُننــَد
فَرهَنــگــِ لُغــتــِ اینجــآ چیــزی از
عِشــــــق و اِحســــــآس وغــُــــرور سـَـرَش نِمی شـَـوَد
زیــآد کــه خــوبــ بآشــی زیــآدی می شـَـوی
زیــآد کــه دَمِ دَســتــ بآشــی تِکــــــرآری می شـَـوی
زیــآد کــه بِخَنــدی بَرچَســبـِـ دیوآنـِـگی میخـُـوری
و زیــآد کــه اَشــکــ بِریــزی... عآشــِــــقی..!!
اینجــآ بآیــد
فـَـقـَــــــط ...
بــرآی دیگــرآن نَـفــَــــس بِکِشــی . . .
گلـــ آفتابــــ گردانـــ رو به نور مــــی چرخد و آدمیــــ رو به خدا
ما همه آفتابــــ گردانیمـــ...
.
.
.
با یکــــ آپــــ جدیــــــــد از گفتگویــــ انسانـــ و آفتابــــ گردانــــ
مشتاقــــ دیدارتونــــــ هستمـــــ[گل]
سلام خوبی<؟
بسیار قشنگ بود
مرسی خبرم کردی
شاد باشی
سلام آپم سری بزن
سلام خوبی ؟؟
آپمـ
با موضوع :
دل نوشته های یه دختر ترشیده !!
+
یه سری عکس فوق العاده از دامنه کوه سهند تبـریـز
درود برشما خوبین؟
دست مزن! چشم ببستم دو دست
راه مرو! چشم ، دو پایم شکست
حرف مزن ! قطع نمودم سخن
نطق مکن! چشم ، ببستم دهن
هیچ نفهم ! این سخن عنوان مکن
خواهش نافهمی انسان مکن
لال شوم ، کور شوم ، کر شوم
لیک محال است که من خر شوم
باداستانی کوچک بروزم منتظر نکته نظرات شما[گل]
فداتشم بدرود.[گل][گل][گل]