ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
افسانه ی عشق
در عشق هر چه لذت بردم و به آسمانها رفتم
آخرش به غم رسیدم و بالم شکست و بر زمین افتادم
عشق بی مرام است ، با دل ها ناسازگار است
اولش دنیایی است و آخرش مثل یک غده سرطان است
قلبم را به چه کسی بسپارم که درک داشته باشد؟
قلبم را به چه کسی بسپارم که قدرش را بداند
هر چه ایمان آوردم به این و آن ، آنها میشدند بلای جان
قلبم را به چه کسی بسپارم که وفادار بماند
تنها به خاطر خودم با من بماند
نه اینکه امروز را بگوید دوستم دارد و فردا شعر رفتن را برایم بخواند
در عشق هر چه سوختم و نشستم و به انتظار ماندم
آخرش به کویری رسیدم که باز هم در حسرت باران محبت ماندم
عشق بی وفا است ، اولش پر از شور و شوق ،
آخرش مثل قلب من آرام و بی صدا مرد....
کار من و دلم از عاشقی گذشته ، آنقدر این دنیا بی وفاست
که تمام پل ها را در بین ما شکسته
قلبم را به چه کسی بسپارم تا به من آرامش دهد ؟
من و تنهایی و عالمی که دارم در این دنیا ،
صد ها برابر ارزش دارد نسبت به این عشق ها در این دنیا
و آن عشقی که ما به دنبال آن میگردیم ،
رفت و تمام شد و افسانه ای شد و اینک ما از آن میخندیم
نه نمیخواهم بشنوم که تو با بقیه فرق داری
نه میخواهم بشنوم که همیشه با دلم میمانی
تو هم مثل قصه خیالی عشق را میخوانی ، که فکر میکنی میتوانی عاشقم بمانی
بیخیال شو ، من کتاب عشق را برای همیشه بسته ام ،
چون از این شکستن ها خیلی خسته ام...
چشمانم را به نابینایی میفروشم تا کسی را که دوست دارم با دیگری نبینم
behtar az hamishe bood
خــُ ــــدا را دوست دارَمــ ،
اَز روزی کـــه ِ دریافتــــه ِ اَمــ ،
جُــ ـــز خــُ ــــدا کَـســی را #نَـدارَمــ کـــه ِ دلـداری اَمــ بـِدهَـد ،
وَ با #هَمِـــ ــه ِ ی ِ بَـدیهــــایَـمــ ،
#تَرکــَ ــــمــ نَــکُــنَــــد .. .
اَز وَقتـــ ـــی خــُ ــــدا را دوســـت دارَمــ ،
دیگَر ... تَنهــــآ نـیـسـتَــ ـــمــ ...
وبلاگ شما هم خیلی زیباست
تعــﻬـﺪ ﺩﺍﺷﺘــﻦ، ﻗــﺸﻨﮕــﻪ !!
ﺣﺘـــﯽ ﺗﻌﻠــﻖ ﺩﺍﺷﺘﻦ !
ﺍﯾﻨﮑـﻪ ﺑﺪﻭﻧــﯽ ﻣـــﺎﻝ ﮐﺴــﯽ ﻫﺴﺘــﯽ
ﺳــﻬـﻢ ﮐﺴــﯽ ﻫﺴﺘــﯽ
ﻭ ﺍﻭﻧـــﻢ ﻣـــﺎﻝ ﺗـــﻮﺋـــﻪ
ﺣـــﻖ ﺗـــﻮﺋــﻪ
ﻣﻬـــﻢ ﻧﯿــﺲ ﺍﯾﻦ ﺗﻌــﻬـﺪ ﺍﻣـﻀــﺎﺀ ﺑﺸــﻪ
ﺗـــﻮ ﯾﻪ ﮐـــﺎﻏـﺬ ﭘــﺎﺭﻩ !
ﺍﺻـــﻠﺶ ﺟـــﺎﯼ ﺩﯾﮕــﻪ ﺳَﻨَــﺪ ﺧﻮﺭﺩﻩ
ﺗﻮﯼ ﺩﻻﺗــــــــــﻮﻥ …
نه در آغوشت گرفته ام ...
نه تو را بوسیده ام ...
نه حتی موهایت را نوازش کرده ام ...
اما ... ببین
چگونه برایت عاشقانه می نویسم ...
لطف دارین
مرسی ک ب وب خودتون سرزدی.
وبلاگ شما عالیه.
لطفا برام دعا کنید.
درود!
بسیار زیباست.
باید مرتب بیام و لذت ببرم.
سربلند باشید.
چه می شد مگر
بهشت را به جهانیان می دادند
تو را به من...؟؟!!!
مرسی سر زدی
دلم گرم خداوندیست
که با دستان من گندم برای یا کریم خانه میریزد
چه بخشنده خدای عاشقی دارم
که میخواند مرا
با آنکه میداند گنهکارم
دلم گرم است و میدانم
بدون لطف او تنهای تنهایم.
برایت من خدا را آرزو دارم.
شعرهاوصدای زیبایی داریددوست عزیز...موفق باشید...
هرگز نمی توان
گل زخم های خاطره ای را ز قلب کَند
که در این سیاه قرن
بی قلب زیستن
آسان تر است ز بی زخم زیستن
قرنی که قلب هر انسان
چندین هزار بار
کوچکتر است
از زخم های مزمن و رنجی که می کشد ..
{ نصرت رحمانی }
اینا رو با من تکرار کن
استغفر الله
درست نوشتم
استغفرالله
اینو بخون ببینم با دقت
سبحان الله انی کنتم من الظالمین
اینم اخریش اشتباه نکنی
لا اله الا الله
حالا تو اندازه کل دنیا ثواب کردی
استغفار هم خودندی و گناهت بخیشده شد البته اگه از ته دلت باشه. اینارم بفرست تا ثواب بیشتری نصیبت بشه
سلام دوست خوبم ....خیلی دکلمه هاتون زیباست .....خیلی
سلام داداش
از وبت خوشم اومد نظرت با تبادل لینک چیه