عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

در خیال عشقت

  

 

در خیال عشقت  

چشمهایم را بسته ام ، تا تو را ببینم

ببینم که در کنارمی ، سرم بر روی شانه هایت است و تو فقط مال منی

حس کنم گرمای وجودت را ، فراموش کنم همه غم های دنیا را ...

چشمهایم را بسته ام ، تا تو را در آغوش بگیرم ، تا همانجا در کنارت ، برایت بمیرم...

شاید تنها در خیالم با تو باشم و همیشه عاشق این خیالات باشم...

خیالی که لحظه به لحظه با من است ،

همیشه و همه جا در کنار من است ،

حسرت شده برایم این خیالات عاشقانه ،

از خیال تو حتی یک لحظه هم خواب به چشمانم نیامده....

همیشه فکرم پیش تو است ،

تو که میدانی دلم بدجور گرفتار تو است ،

پس کجایی که آرامم کنی؟

خواهشی از قلب بی وفای تو دارم، هوای قلب تنهای مرا هم داشته باش....

بس که به خیال تو چشمهایم را بستم و به رویاها رفتم،

دنیا را فراموش کرده ام ،دنیای من تو شده ای و رویاهایت ،

حسرت شده برای یک بار هم، شنیدن صدای نفسهایت....

دلم در این هوای آلوده دلتنگی ،

پر از غبار شده ، مدتی گذشته و هنوز این گرد و غبارها پاک نشده ،

هر کسی می آید پیش خود میگوید شاید این دل حراج شده،

اما کسی نمیداند که دلم یک عاشق سر به هوا شده...

دلی که عاشق است و عشقش در کنارش نیست ،

دلی که لحظه به لحظه به خیال آمدن عشقش دیگر محکوم به انتظار نیست ....

چشمهایم را بسته ام ، تو نیامدی و من عاشقی دلشکسته ام... 

دانلود دکلمه متن بالا با صدای خودم :‌ »‌» »‌( کلیک کنید )

«««« written by Mehdi Loghmani »»»

خواهش میکنم بدون ذکر منبع نام نویسنده کپی نکنید!  

 

نظرات 161 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 24 فروردین 1391 ساعت 22:41 http://delneveshthayemaryam.blogfa.com

بیهوده میگردم به دنبالت،
وقتی نیستی ، بیهوده نشسته ام چشم به راهت
شاید وقت این است که حسرت گذشته های شیرین با تو بودن را بخورم
قشنگ بوددددددددددددددددد

پیمـــــــــان پنج‌شنبه 24 فروردین 1391 ساعت 22:53 http://ghoghnoos-man.blogfa.com

کوک کن ساعتِ خویش !

اعتباری به خروسِ سحری ، نیست دگر

دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است

کوک کن ساعتِ خویش !

که مـؤذّن ، شبِ پیـش

دسته گل داده به آب

. . . و در آغوش سحر رفته به خواب

کوک کن ساعتِ خویش !

شاطری نیست در این شهرِ بزرگ

که سحر برخیزد

شاطران با مددِ آهن و جوشِ شیرین

دیر برمی خیزند

کوک کن ساعتِ خویش !

که سحر گاه کسی

بقچه در زیر بغل ، راهیِ حمّامی نیست

که تو از لِخ لِخِ دمپایی و تک سرفه ی او برخیزی

کوک کن ساعتِ خویش !

رفتگر مُرده و این کوچه دگر

خالی از خِش خِشِ جارویِ شبِ رفتگر است

کوک کن ساعتِ خویش !

ماکیان ها همه مستِ خوابند

شهر هم . . .

خوابِ اینترنتیِ عصرِ اتم می بیند

کوک کن ساعتِ خویش !

که در این شهر ، دگر مستی نیست

که تو وقتِ سحر ، آنگاه که از میکده برمی گردد

از صدای سخن و زمزمه ی زیرِ لبش برخیزی

کوک کن ساعتِ خویش !

اعتباری به خروسِ سحری نیست دگر ،

و در این شهر سحرخیزی نیست

شفیقه جمعه 25 فروردین 1391 ساعت 16:34

مثل همیشه گل کاشتی به داشتن این همه احساس پاک بهت تبریک می گم

مهدی یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 17:06 http://pc-news1.blogfa.com/

خیلی وب زیبایی داشتید واقعا از وب شما خوشم اومد.امیدوارم در پناه حق سالم و سلامت باشید.
خوش حال میشم به وب منم سر بزنید.[گل][گل][گل]

محمد دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 19:36 http://www.blackdeath6062.blogfa.com

سلام مهدی جان وب زیبا و باحالی داری خیلی خیلی زیباست.خوشحال میشم به من هم سری بزنی منتظر حضور گرمتم در ضمن با افتخار لینک شدی

زهرابانو سه‌شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 19:17 http://mrs-zahra.blogfa.com/

سلام بر شما
ممنون.شما خوبین؟
چقدر زیبا نوشتین...مثل همیشه عالی هست...دستتون درد نکنه
و ممنونم دعوتم کردین

در پناه خدا سلامت و شاد باشین

زهرا چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 19:10 http://eshgheshishie.blogfa.com

سلام مرسی عزیز ببخشید که دیر کردم آپتم عالی بود ممنونم

سکوتــــــــ تلخ چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 22:26 http://radepayeeshgham.blogfa.com

سلام رفیق
اینجا همیشه عالیه..اینجا همیشه دوست داشتنیه..خوشبحالتون..خوش بحال کسی که صاحب احساسات شماست..

دلتنـــگ کــه شــــــدی، پیـــش ِ مــــن بیـــا، کمـــی غصّــه هســـت ...


بــــــــــــــــا هــــــــــــم مـــــــــی خـــــــــوریـــــــم . . . ! !

هما چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 ساعت 18:01

خیلی زیباست ....

eli چهارشنبه 10 خرداد 1391 ساعت 23:16

زیبا بود زیبا بود. زیبا بود. زیبا بود. واااااااااااای خیلی خیلی خیلی خیلی زیبا بود.....فداااات حال دادی میشه تنهایی بازی کرد میشه تنهایی خندید. میشه تنهایی سفر کرد.اما خیلی سخته تنهایی تنهاییو تحمل کرد

محمد حسین سه‌شنبه 15 اسفند 1391 ساعت 23:02

این پیام مال من نیست ولی بخونش: تو رو به امام زمان قسم می دم این پیام رو بخون.دختری از خوزستانم که پزشکان از علاجم نا امید شدند.شبی خواب حضرت زینب (س)را دیدم در گلوم اب ریخت شفا پیدا کردم ازم خواست اینو به بیست نفر بگم. این پیام به دست کارمندی افتاد اتقاد نداشت کارشو از دست داد.مرد دیگری اعتقاد داشت 20 میلیون به دست اورد. به دست کس دیگری رسید عمل نکرد پسرشو را از دست داد.اگه به حضرت زینب اعتقاد داری این پیامو واسه 20 نفر بفرست............ 20 روز دیگه منتظر یک معجزه باش
ترخدا بفرست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد