ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
کاش عاشق نمی شدم
رفیق باوفایم تنهایی!
می دانستم روزی مرا تنها میگذاری ، و دوباره قلبم به عزای عشق می نشیند!
می دانستم عاقبت این عشق جدایی است و قلبم باید در حسرت تو تنها بماند!
کاش که عاشق نمی شدم و ای کاش هیچگاه تو را نمیدیدم!
با اینکه می دانستم روزی باید از غم جدایی ات اشک بریزم اما باز بازی
عشق را با تو آغاز کردم ....
برو ای بی وفا ، تو که نمی دانی درد عشق بی دواست ، و نمی دانی عشق به چه
معناست ، همان بهتر که بروی و مرا تنها بگذاری ، میخواهم با تنهایی باشم ،
بسوزم و آخر سر نیز بمیرم!
می دانستم چنین روزی فرا می رسد که باید در غم عشقت بنشینم و این چشمهای
بی گناهم لحظه به لحظه برای این عشق بی فرجام اشک بریزند!
کاش که عاشق نمی شدم ، لعنت بر این سرنوشت و لعنت بر این قلب ساده ام!
برو ای بی وفا ، برو به همان سرزمین خوشبختی ها ، تا من نیز در سرزمین تنهایی
هایم برای همیشه و تا ابد بمانم !
با اینکه می دانستم عشقی در این زمانه وجود ندارد ، اما با تو آغاز کردم
و انتظار چنین روزتلخی نیز بودم که باید با عشق وداع بگویم!
برو که دیگر نه غروری برای شکستن دارم و نه اشکی برای ریختن!
غرورم را شکستی ، این چشمهایم بی گناهم را بارانی کردی ، قلبم را شکستی
احساس را در وجودم کشتی ، دیگر چه میخواهی ای عشق !
اگر لیاقت این قلب عاشقم را داشتی به خدا جانم نیز فدایت می کردم!
برو و دیگر نیز به سوی من نیا ، زیرا باید پشت درهای قلبم برای همیشه بمانی !
دیگر نه احساسی از عشق در قلبم است و نه نامی از تو !
این روزها با تنهایی رفیقم ، با اینکه تنهایی پر از درد است اما من برایش عزیزم!
این روزها نه دیگر دردی در این قلب تنهایم است و نه دلتنگ تنهایی میشوم
زیرا تنهایی همیشه با من است ، و رفیق لحظه های زندگی ام است !
می دانستم روزی فرا می رسد که باید بگویم:
ای کاش که عاشق نمی شدم
و می دانم روزی فرا می رسد که تو میگویی:
ای کاش که قدرش را می دانستم !
تنها نگاه توست که خلاء را پر می کند ز خویش
تنها حضور توست که نیستی را پس می زند ز جای
و عشق توست فقط
انجا که تیرگی نزدیک می شود
ان دم که من بمیرم دستان تو را بر چشمان خویش می خواهم
نور و گندم دستان عاشق تو را می خواهم
تا طراوت خویش را دیگر بار بر من گذر دهند
می خواهم لطافتی را احساس کنم که سر نوشتم را تغییر داد.
ان گاه همراز عشق من همراه نازنین ترین من
اه الماسهای زمهریر زنگاری ارامش اسمان و ایینه
تو پدیدار شدی
و شب سرشار شد از چاخم خانه ی تپان شراب تو
زیباست شب حس نزدیک بودنت به من ای یار
ناپیدا به خواب تو شبانه یی عمیق
ان دم که می گشایم دلشوره های خویش را
به سان تورهای اشفته
از سفر ها و دردها باز امدم دلدارم
به سوی صدای تو به سوی دست تو که پرواز می کند بر گیتار
به سوی اتش که با بوسه ها باز می دارد پاییز را
به سوی شب که حلقه می زند بر اسمان
شبا هنگام ای عشق گره بزن دل خود را به قلب من
تا هردو به خواب خویش تاریکی را برانند
به سان یکی طبل مضاعف که در دل جنگل
می کوبد برابر ضخیم برگهای خیس
zibast ahange matnet kheili ghamgine
سلام خوبی وبلاگ جالبی داری اولین وبلاگی بود که به این سادگی و باحالی دیدم وقعا توپه مواظب باش شوتش نکنن موفق باشی من ازت دعوت میکنم که به وبلاگم بیای
ودیدن کنی راستی نظر یاد نره
دوستدار تو من
بای
با سلام به مهدی گلم
ممنونم
عشق همواره احساس آرامش روشنی و آزادی میآفریند
با عشق نمیتوان احساس بدبختی کرد
عشق بزرگترین راز زندگیست
این حقیقت را هرگز فراموش نکن
شاد باشی گلم
زیبا بود ...ای کاش .......ممنونم از حضور همیشگیت.
سلام
خوبی؟
ممنون که گفتی منم بیام
اپتو خوندم
خیلی قشنگ بود
درسته تنهایی سخته ولی میشه باهاش کنار اومد
درد عشق اگرچه بی درمون هست ولی خیلی خوب و شیرینه
زندگی بدون عشق رو تصور کن...............ببین چقدر بی معنی هست
پس هیچوقت نگو ای کاش عاشق نمیشدم
اگه باز اپ کردی منو بی خبر نذار
بازم بیا پیشم
موفق باشی
سلام مهدی جان
آفرین
پست زیبایی بود
خالصانه و عاشقانه . از قدیم گفتن سخنی کزدل برآید لاجرم بردل نشیند
عالی بود بازم مثل همیشه
ممنون که بهم سر زدی و بازم ممنون که خبرم کردی
دوست خوبم من شما رو لینک کردم هم جزیره هم قصه گوی عشق
خوشحال میشم منم جزء دوستایی باشم که لینکشون کردی
خوشحال میشم بازم قدم رنجه کنی و بیای بهم سر بزنی
منتظرتم
فعلا بای
سلام
امروز پیام شما را دیدم و خیلی تعجب کردم من فقط سوال کردم نه در مورد وبلاگ خودم کلی سوال کردم من بیشتر از ۱ ساله که این مطالب شما را می خونم حتی به دوستان غیر ایرانی هم معرفی کردم...............................
در هر صورت موفق باشید.
سلام دوست عزیز. سو تفاهم شده . ببخشید. شاد باشی
سلام
به راستی که با وفا ترین رفیق همان تنهایی است...
ممنون که خبرم کردی
عالی بود ٬ حرف نداشت.
سلام. مثل همیشه زیبا می نویسید.. قالب وبلاگتون که خیلی زیباست اما کمی سنگین... ولی زیباست....
کنار من ولی از من جدایی
مگر موجی که از ساحل رهایی
نگاهت میدمد بر جسم من جان
نمیدانم طبیبی یا خدایی
سلام دوست من
با بینامتنیت در پساغزل و یک شعر بروزم
منتظر خوندن نظراتتونم
سلام خوبی؟؟؟؟؟ بیا بریم پارتی!!!!!
پایه ای؟؟؟؟؟ بیا تو بلاگم بببین چه خبره همه هستن
درود بر مهدی عزیز،
مطلب قشنگی است.
می دانم روزی فرا می رسد که می گویی ای کاش که قدرش را می دانستم.
عشق خونت را دواتت می کند
شاه باشی عشق ماتت می کند
نگو بار گران بودیم رفتیم
نگو نامهربان بودیم رفتیم
نگو اینها دلیل محکمی نیست
بگو با دیگرن بودیم رفتیم
عاشق نشوید اگر توانید
تا در غم عاشقی نمانید
زندگی سخت نیست
ما سختش میکنیم
عشق قشنگ نیست
ما قشنگش میکنیم
دل ما تنگ نیست
ما تنگش میکنیم
دل هیچکس سنگ نیست
ما سنگش میکنیم
~~~~~~~~~~~~~~~~
سلام
خوبی؟
ممنون که اومدی
شرمنده که دیر شد
خوشحال میشم بازم بیای پیشم
منتظرتم
سلام داش مهدی خیلی خوشم اومد ،همه رو خوب سر کار گذاشتی،دمت گرم:d
سرکار گذاشتم ؟؟؟؟.....
اه ای کلید جادویی فتح قصرها
بیتو چقدر گریه کنم جمعه عصراها
جمعه برای غربت من روز دیگریست
بیتو عجیب دغدغهی گریهآوریست
جمعه به مهربانی تو فکر میکنم
به عهد باستانی تو فکر میکنم
بغض تمام هفتهی من جمع میشود
پس دفترم مزار و قلم شمع میشود
تاریک میشوند تمام نوشتهها
تشییع میکنند دلم را فرشتهها
من در میان دفتر خود دفن میشوم
با شعرهای آخر خود دفن میشوم
نام تو در برابر من برق میزند
در شعرهای آخر من برق میزند
من میشوم شهید تو، دفتر مزار من
مو میکَنند دخترکان بر مزار من
جمعه همیشه چشم مرا زخم میکند
با جرم پرسش از تو به من اخم میکند
بیصبرم آنچنان که به آخر نمیرسم
حس میکنم به جمعهی دیگر نمیرسم
به آب روان گفت گل کز تو خواهم
که رازی که گــویم بـه بلبل بــویی
پیــــام ار فــرستـد پیـامـش بیــاری
به خاک ار درافتد غبـارش بشـویی
بگـویی که مــا را بــود دیده بر ره
که فـردا بیـــایی و مـــا را ببـویـی
بــگفتـا به جــوی آب رفتـه نیــایـد
نیـابی مــرا گرچه عمری بجــویـی
پیـــامی که داری به پیــک دگــر ده
بـه امید من هرگـز این ره نپــویـی
من ازجوی چون بگذرم بر نگردم
چو پژمرده گشتی تو دیگر نرویی...
سلام
وبلاگ خوبی داری خوشحال می شم
به منم سر بزنی
درود بر دوست عزیزم،
یه رنگی آپ شد و منظر حضور گرم شماست.
[گل]
سلام جناب لقمانی
من مدتهاست که میام وبلاگتون و متنای قشنگتونو می خونم
اینبار گفتم دور از انصافه که یه تشکر و یه احسنت به اینهمه ذوق و احساس تقدیمتون نکنم
باعث سر فرازی منه که به منم سر بزنین و با تبادل لینک موافقت کنین
مرسی از لطف شما دوست عزیز/ ممنونم که همیشه با دفتر عشق هستی . شاد باشی
salam khaste nabashi mesle hamishe ziba bod
omid varam hamishe movafagh bashi
با تشکر و سپاس فراون از شما دوست عزیز
سلام
ممنون از حضرتون و..........
اپ کردید خبر بدید منتظرم
سلام آقا مهدی
خیلی قشنگ بود مثل همیشه عالی بود
ممنونم که خبرم کردی
از خوندن شعرات و متنات خیلی لذت میبرم
آپ کردی حتماٌ خبرم کن
موفق باشی
سلام
مرسی که خبر میکنی.
آپت خیلی ناز بود.
یه چیزی اگه اجازه بدی میخوام یه چندتا از این شعرای قشنگ وب لاگت رو تو دفتر شعرم برای خودم بنویسم که داشته باشمشون.خوشحال میشم اجازه بدی؟؟؟
موفق باشی
خوشحال میشم متنهای دفتر عشق مثل خاطره در دفتر شما نوشته بشه... ممنونم از حضور شما
سلام دوست عزیز
ممنون که بهم سر زدی و خبرم کردی و ببخش که دیر اومدم
راستی چرا ما آدما با این که میدونیم آخرش اینجوریه بازم دم از عشق میزنیم
همیشه این برای من سوال بوده
برام دعا کن
بای تا بعد
چون از روی احساس و هوس تصمیم میگیرم.!!!! ممنونم از حضور شما در دفتر عشق .
سلام
ممنون که منو از آپتون باخبر کردید.
امیدوارم روزی بیاد که هیچکس دل یارش را نشکونه.
روزی که با عشقت بستی به زنجیرم
بازنده من بودم این بوده تقدیرم
خوش باوری بودم پیش نگاه تو
هر دم ز چشمانت خواندم کلامی نو
هر دم ز چشمانت خواندم کلامی نو
عاشق نبودی تو من عاشقت بودم
در قبله گاه عشق بودی تو معبودم
آرام و آسوده در خواب خوش بودی
یک لحظه من بی تو هرگز نیاسودم
من با نفسهایم نام تو را خواندم
کاش ای هوسبازم با تو نمی ماندم
عشق تو چون برگی در دست طوفان بود
_*_*_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_*****_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
*_*_*¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
***¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__*_*__¤¤¤¤¤
**¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_*_*__*__¤¤¤¤
*¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__**_**_¤¤¤¤
*¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__*__¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_*_¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤عالى بود
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
*¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
*_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
*_*_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
*_* *__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_*_*_*_*_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
*_*_*_*__*___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
*_*_*_*_*_*__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
__*_*__*_*_*__*_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
__*__*__*__*__*___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
* * * * * * * _¤¤¤¤¤¤
**_*_*_*_**_*_*_**_*__¤¤¤¤
_*__*__*__*__*_*_*__*__¤¤
... ( @ @ )
ooO__(_)__Ooo________
___|___|___|___|___|__
_|___|___|___|___|___|
|____| ___|____|____|
_|____|___| ___|______|
___|___|___|___|___|__
_|___|___|___|___|___|
___|___|_
چرا وقتی آدم تنها می شه غم و غصه اش قدر یه دنیا می شه
می ره یه گوشه ی پنهون می شینه اونجا رو مثه یه زندون می بینه
غم تنهایی اسیرت می کنه تا بخواهی بجنبی پیرت می کنه
وقتی که تنها می شم اشک تو چشام پر می زنه
غم میاد یواش یواش خونه ی دل در می زنه
سلام
خوبی
اپ کردم
با اومدنت خوشحالم کن
سلام مهدى جان خوبى؟
واقعا محشر نوشتى
تلخترین جیز همینه
خوش باشى عزیز
شرمنده دیر اومدم
سلام
دیگر از شور در خود سراغی ندارم
گرمی شعله ای چون چراغی ندارم
سرد سردم !!!
در نگه ها و نفس ها
همه جا و همه جا
زمستان بر جاست
دست برهر چیز میگذارم
سرد و افسرده بر جاست
سرد سردم!!!
بیا پیش ما
بای
سلام سراینده غزلواره عشق
به کلبه من می ایی؟
چشم انتظار توام همیشه...
سلام
خوبی؟
وبلاگت خیلی قشنگ شده هااا
به وبلاگ منم یه سر بزن
خوشحال میشم
آپــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
منتظرتم
سلام
منظورت شعری که تو پستم گذاشتم
بخدا شرمنده من نمی دونستم نویسندش کیه
شرمنده
سلام. بر عکس گذشته این بار با شما موافقم. نظر من در باره عشق همین است و بس. عشق واقعی را فقط در کتابها باید جست. به روزم با مطلبی در باره پژواک و گل نرگس که فکر می کنم با طبع شما سازگار باشد. منتظرم
سلام مهدی عزیز
خوبی فدات شم؟؟
می بخشی که دیر بهت سر زدم آخه این روزا یه کم سرم شلوغه
نتونستم متنتو کامل بخونم یعنی وقت نداشتم
اگه قابل بدونی یه بار دیگه میام و نظر می دم
یا حق
در انتظار آمدنت سالهاست روز شماری میکنم
ودل خسته ام را به دنبال کلامی از تو امیدوار میسازم
تووآمدن،تو وبودن،تووماندگار شدن
میدانم امری است محال......
اما نمیدانم از چه دل بیقرارم
بی جهت پی نشانی تو میگردد....
ای ساده آیا نشانی تو راه دشوار دریا نیست؟
سلام مهدی جان
بازهم گل کاشتی فکر نمیکنی با این همه گل که کاشتی باید باغبون میشدی؟(شوخی)
خیلی زیبا دلنشین وغمگین بود.
همیشه هایت شاد دوست گلم
بای
انسان آه ای انسان زمینی و خاکی و قدر نشناس .
حقیقتا همه درگیر این مشکلی تا داریم نمی فهمیم وقتی نداشتیم می فهمیم چه از دست دادیم . چه عشقی ! چه دوستی !........ مثل همیشه با تمام وجود خواندم و حست کردم . موفق باشی ///
به جست و جوی تو
به درگاه ِ کویت آمدم...
به انتظار تصویرت در دفترِ خالی ورقها خواهم زد . آپم
سلام مهدی جان خوبی ؟
ممنونم که سر زدی خیلی خوشحال شدم
من آپ شدم خوشحال میشم باز هم سر بزنی
خوش باشی
سلام
وبلاگ واقعا قشنگی دارین
همه نوشته هاتون احساس دارن
از خوندنشون لذت می برم
موفق باشین
سلام
با یک پست جدید به روز هستم ....
و منتظر نظرت
این بار سکوت من سرشار از تمامی لحظات سخت تنهایی است