ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دوستت دارم
زنده ام چونکه در کنارمی، هستم چون که تو عشقمی و خوشحالم زیرا تو خندانی…
می میرم زمانی که می روی، نابود میشوم زمانی که از من دور می شوی
گریانم زمانی که غمیگینی ای عشق من …! پس بمان در کنار من
برای همیشه و تا ابد ، با من زندگی کن ، با عشقم ، نه با خاطراتم!
بمان و این زندگی را برایم غمگین تر ، و این دنیای بی محبت را برایم جهنم نکن!
بمان در این قلبی که مدتها انتظار میکشید تا چنیی عشقی نصیبش شود…
اینک که تو آمدی و در قلبم نشستی بیا و تا ابد عشق من و قلبم باش…!
اسمت امواج سهمگین دریای دلم را آرام میکند… اسمت چشمهای مرا
بهانه گیر می کند، مرا امید وار و آرام میکند ،چشمه غرور را در وجود من جاری میکند…!
غرور عشق ، و غرور به خاطر دوست داشتن بیش از حد!
معنای عشق را بیشتر از معنای واقعی خودش برایم معنا کردی و بیشتر از آنچه
تصور می کردم مرا دوست میداری!
اینک که مرا با این عشق و دوست داشتن خودت شرمنده کرده ای من میخواهم
تو را بالاتر از تو که مرا دوست داری ، دوست داشته باشم، ای عشق من !
پس با غرور هر چه تمام تر و با احساس دوست داشتن بیش از حد و از ته دل
از تمام وجودم ، همجو رعد و برق آسمان در این دشت عشق در میان این
همه عاشقان و در برابر خدای عاشقان با چشمهای گریان ، با صداقت و یکرنگی و یکدلی
و احساس آرامش عشق و ذکر نام مقدس تو ، و شرمندگی ، فریاد میزنم :
...
این آخرین تلاشمه
واسه به دست آوردنت
باور کن این قلب رو نرو
این التماس آخره!
چقدر میخوای تو بشکنی؟
غرور این شکسته رو؟
هر چی میخوای بگی.... بگو
اما نگو بهم بروووووو
نرو ........نذار که بعد از این
دنیا به عشق شک بکنه
هر کی دلش جای دیگس
عشقو بخواد ترک بکنه
نفس زدم از ته دل
معصومه این قلب به خدا
نذار بشه محال واسش
باور عشق آدما
این دلو عاشقش نکن
اگه منو دوس نداری
دلم پر از شکایته
اما صدام در نمیاد
میترسم از دستم بری
کاری ازم بر نمیاد
مرگ دلم پای تواه
اگه ازش گذر کنی
لب تر کنی رفیقتم
کافیه با ما سر کنی!!!
بای
بانوی برفی (مشکی)
سلام
منم به نوبه خودم ایام سوگواری اقا امام حسین (ع)رو به همه شما دوستان عزیز و دوستداران حسین تسلیت عرض می کنم .
آپ کردم خوشحال میشم بهم سر بزنین .
بای
بانوی برفی (مشکی )
دیربازی ست که فریاد کنان
تک تک پنجره ها را زده ام
و به گوش همه مردم شهر
خبر از رفتن آن چلچله هایی خواندم
که زمانی نزدیک
لانه کردند در اندیشه شهر
و زمین تا آن روز
اینهمه حوصله را یاد نداشت
و ندیدند که در همهمه چلچله ها
آفتابی دل آفت زده شان را پر کرد
و شب خاطرشان روشن شد
مردم شهر گمان می کردند
تا ابد چلچله ها می مانند
و نمی دانستند
وقتی از دورترین خانه شهر
سوز سرمای زمستان آمد
عشق در قلب پرستوها مرد
و شبی
در پس غفلت اندیشه شهر
وقتی از خاطره چلچله غافل بودند
دیو شب با سپر سوز زمستان آمد
و همان شب یکی از چلچله ها
چشم بر هاله خونبار افق دوخته بود
و پرید...
دیربازی ست که فریاد کنان
تک تک پنچره ها را زده ام...
در هجوم نفس سرد زمستان
دل من می لرزد
آخرین چلچله هم پر زد و رفت
وقت رفتن دیدم
چشم بر هاله خونبار افق دوخته بود
آی ای مردم شهر
در افق هاله ای از آتش و خون می بینم
روزی از شهر شما خواهم رفت
بای
بانوی برفی (مشکی)
سلام
خیلی عالیه
واقعا زیباست
ممنونم که سر زدی
اگه آپ کردی خبرمون کن
سلام دوست عزیز
ممنون از حضورتون
وبلاگت محشره.
این ایام و به شما و خانواده ی گرامیتونو تسلیت میگم
سلام خسته نباشی دوست خوبم
آپ شما هم زیباست
موفق باشید
سلام دوست عزیزم ممنون از حضورتون و ممنون که خبرم کردید نوشته تان لبریز از احساس بود . دکلمه هایتان که معرکه ست . ماشاء الله چه صدای زیبائی . بزنم به تخته . ولی چشمم شور نیست .
امیدوارم که همیشه موفق باشید . من شما رو لینک خواهم کرد . لطفا به اسم ستاره لینکم کنید . اگر لینک کردید خبرم کنید . ممنونم
سلام ممنونم که اومدی
آپ قشنگیه
و وبلاگ خیلی قشنگی دارید
بازم بیا خوشحال میشم
موفق باشید وشاد
سر کلاس ادبیات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن : رفتم ... رفتی ...رفت...ساکت می شوم، می خندم، ولی خنده ام تلخ می شود. استاد داد می زند : خوب بعد؟ ادامه بده . و من می گویم : رفت ...رفت...رفت. رفت و دلم شکست...غم رو دلم نشست...رفت شادیم بمرد...شور از دلم ببرد . رفت...رفت...رفت و من می خندم و می گویم خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است...کارم از گریه گذشته است به آن می خندم
ای کاش تنها یک نفر هم در این دنیا مرا یاری کند ای کاش می توانستم با کسی درد دل کنم تا بگویم که من دیگر خسته تر از آنم که زندگی کنم
سلام یکی بخواد بیاد اینجا پیر میشه به خدا خوب باید هم بشه من که مثل همیشه لذت بردم چند وقت نبودم ولی برگشتم خوشحال میشم سری بزنی یه نیمچه وبی دارم دیدیش به روز شده خوب تا بد اگه بدی بود بای
قربانت علی بی غم
سلام عزیز
سلام با معرفت
حسین دستتو بگیره
دل دعا میکنه خدا تو رو از عشق نگیره
دل بروزه و منتظر
ما لحظه ها رو میگذرونیم تا به خوشبختی برسیم ولی افسوس که خوشبختی همان لحظه هایی بود که گذراندیم.
آپم
بازم میام
.
.
.
.
.
به شرطی که تو هم بیای[گل]
جزر و مد
ماه، دریا را به خود می خواند و،آب،
با کمندی، در فضاها ناپدید؛
دم به دم خود را به بالا می کشید .
جا به جا در راه این دلدادگان
اختران آویخته فانوس ها .
گفتم این دریا و این یک ذره راه !
می رساند عاقبت خود را به ماه !
من، چه می گویم، جدا از ماه خویش
بین ما،
افسوس،
اقیانوسها
*********************************************
سلام مهدی تلفن قطعه نمیتونم زیاد بیام نت متنت واقعا زیبا است من هم خیلی جاها دیدم این کار درست نیست نویسنده زحمت کشیده نباید زحمت هایش به هدر بره ... ولی در کل من هم خبرت میکنم...موفق باشی این شبا برام دعا کن دعا کن برگرده طاقتم تموم شده..............
سلام برحسین سید و سالار شهیدان، سید اولیاء و شقایق سرخ روئیده در نینوا و سلام برحسین نور دیده بندگان خدا، گلبوته سرخ باغستان سبز توحید، عطیه بزرگ سرمدی و راهنمای راه رشد و شرف و فضیلت و هدف.
سلام برحسین که دلیری و آزادگی از قامت بلندش روئید و عشق از نامش حرمت یافت. سلام برحسین سالار همه ناشران عقیده و جهاد و سلام برحسین سرو بلند و آزادی و معرفت که از ذلت بیزار است و عاشق آزادی است.
حسین، عاشورا را آفرید و عاشورا حسینیان زمانه را، حسین خود را در بلا افکند تا ولا و ولایت به معنا بنشیند «البلاء للولا» با خون حسین تفسیر شد و مسجدالاقصی و کعبه هدی با خون حسین بقا یافت. حسین چون کتابی بی شیرازه، جسمش را به دم تیغ جباران سپرد تا شیرازه قرآن را مستحکم گرداند. حسین با خون خود عدالت، مظلومیت و عبودیت را عاشقانه تعبیرکرد.
منتظرتم
پریا
سلام مهدی جان . وبلاگه زیبایی داری . اگر به وبلاگه من هم یک سری بزنی متشکر میشم . راستی خیلی اهنگه وبلاگت قشنگههههههه تو رو خدا برام کدشو بفرست . ممنونم . قربانت ....................محسن
سلام مهدی جان
وبلاگتون خیلی خیلی زیباست
هنوز نتونستم همه پست ها رو بخونم ولی پست آخر شما خیلی زیبا و پر از احساس بود .
از این به بعد هر وقت به نت اومدم به وبلاگ شما سر می زنم
خیلی لذت بردم
موفق باشی
در ضمن اگر اجازه بدی می خواستم شما رو لینک کنم.
بی تو این چشمه سار شب آرام
چشم گرینده آهوان است
بی تو این دشت سرشار
دوزخ جاودان است
بی تو مهتاب تنهای دشتم
بی تو خورشید سرد غروبم
بی تو بی نام و بی سرگذشتم
بی تو خاکسترم
بی تو ای دوست
بی تو این خانه تاریک و تنهاست
بی تو ای دوست
خفته بر لب سخنها است
بی تو خاکسترم
بی تو
ای دوست
سلام همسایه
خوبی ؟
ممنون که سر زده وحرف دلتو زدی
وبلاگ خیلی قشنگی داری
شعر ها هم عالی بود
موفق باشی
انتظار واژه ی غریبی است ...
واژه ای که روزها یا شایدم ماههاست که با آن خو گرفته ام.
که چه سخت است انتظار هر صبح طلوعی دیگر است
بر انتظارهای فرداهای من!
خواهم ماند تنها در انتظار تو چرا نوشتم
در برگ تنهاییم برای تو، نمیدانم؟
شاید روزی بخوانند بر تو، عشق مرا ...
می دانم روزی خواهی آمد، می دانم ...
گریان نمی مانم، خندانم!
برای ورودت ای عشق.
وقتی که به یادت می افتم، به یاد خاطراتت ...
نامه هایت را مرور می کنم، یک بار ... نه ...
بلکه صد بار وجودم را سراسر عشق فرا می گیرد
ممنون که به یادمی و منو فراموش نکردی....
سرزمینی بود که همه مردمش دزد بودند شب ها ادم بد ها شاکلید و چراغ دستی شون رو بر میداشتند و میرفتند دزدی خونه ی همسایه......
دوست خوب و نازنینم مهدی عزیز.... آپم بیا و با اومدنت خوشحالم کن یادت نره منتظرتم
گمشده ام ، در یک قفس سرخ ،در یک باغ پر از گلهای سرخ محبت و عشق...
گمشده ام ، در قلب یک عاشق ، در قلب یک مجنون ....
گمشده ام ، در یک آغوش گرم ، در دشت پر از آرزو و امید ...
گمشده ام ، در کنار دریا ، لحظه غروب خورشید ، درون دستهای گرم یک معشوق....
گمشده ام ، در کوهستان و صحرا ، در آسمان و این دنیا!
من یک گمشده پر آوازه ام ، یک گمشده در دنیای قلبها!
سلام. خوبی؟ وب لاگ زیبایی داری.
بازم میام
.
.
.
.
.
.
بازم بیا[گل]
سلام
وبلاگت بسیار زیباست
از حضور گرمت ممنونم
بازم منتظرت هستم
سلام مهدی جان . ممنو نم که اومدی وبلاگم . مهدی جان میتونم ازت خواهش کنم تا اهنگ وبلاگتو به منم بدی . البته توی ایمیل قبلی هم که بهتون زدم این خواهشو کردم . ولی ظاهرا متوجه نشدین . اگر لطف کنین ممنون میشم
راستی این وبلاگه دیگه منه حتما ببینین .
بازم تشکر میکنم .............قربانت : محسن
این حسیـن کیست که عـالـم همه دیـوانـه اوست
این چه شمعى است که جانها همه پروانه اوست
هر کجا مىگذرم عکس رخش جلوهگر است
هر کجا مىنگـرم جلـوه مستــانه اوســت
طلوع محرم از افق شهادت و حماسه ی عاشورا تسلیت باد
سلام جناب
وبلاگ بسیار زیبایی دارید
بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک
شاخه های شسته ، باران خورده ، پاک
آسمان آبی و ابر سپید،برگهای سبز بید
عطر نرگس ،رقص باد ، نغمه شوق پرستو های شاد......
امیدوارم موفق باشید
بای
سلام ممنونم که به دیدنم اومدی دوست خوبم خوشحال می شم باز هم بیای اگه میشه این مطلب آخرت رو برام میل کن می خوان به نوشته های خودم اضافه کنم و از روش ژرینت بکیرم
ممنونم
بای
سارا
بلاخره پرینت شد هیچی بازم بیا پیشم اپ می کنی منم خبر کن.
salam pesar khale khobi khoshi salamati chekhabar baba che webe mahi dari neveshtehaye khoshgeli dari pesar khale be khale kheili salame maro bereson bye
سلام.خوشحالم که بخش نظرات را گذاشتید.متن های زیبایی می نویسید.نوشته های شما تنهایی آدم را پر می کنه.احساس عجیبی در نوشته هایتان موج می زند یهک احساس زیبا.موفق باشید.
السلام علیک یا ابا عبدالله . السلام علیک یابن رسول الله . السلام علیک یا ثارالله . سلام بر محرم . سلام بر عاشورا و سلام بر شهدای مظلوم کربلا .
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سر برهنه بر امد به کوهسار
آمد و برخاست کوه کوه
ابری به غرش آمد و گریست زار زار
گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن
گفتی فتاد از حرکت چرخ بی قرار .
با اینکه سر زد این عمل از امت نبی
روح الامین زروح نبی گشت شرمسار
. ایام سوگواری سرور آزادگان و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسن و یاران با وفایش را تسلیت عرض نموده . عاجزانه التماس دعا دارم .
سلام این پستت خیلی قشنگ هرچی نظر بدی کمه
حقیقت را باید زیست، امّا واقعیِّت را تنها باید دانست:
قبلهء حقیقی زمین، کربلاست؛ و قابلیّت حقیقی زمان، عاشورا!
عاشورا، روح زندگی است ـ و زندگی، در نبودِ تقدیر و تفکّر عاشورایی، جنازه ای بیش نیست.
سلام
ممنونم که منو تنها نگذاشتی به کلبه تنهاییم اومدید موفق باشید
مثل همیشه پر محتوا و جالب بود خسته نباشید
پریا
سمام مرسی از متن قشنگتون امیدوارم همیشه موفق باشی با آرزوی سلا متی
سلام عزیزم
متن دوستت دارم حرف دل منه به تو
چون خیلی دوستت دارم هم نفس من
سلام
واقعا وبلاگ زیبایی داری
بهت تبریک میگم
از اینکه به وبلاگ مامی جونم سر زدی ممنونم
به وبلاگ خاطرات من وعشقم هم یه سری بزنید خوشحال میشم
سلام
فقط بگم مطلبت خیلی...به من حال داد متشکرم