ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
به او بگوئید که دوستش دارم!
هر چه گفتم و هر چه سوختم و ساختم بیهوده بود...
هر چه به او گفتم دوستش دارم انگار یک خواب بود و هر چه
با عشق و احساس او سوختم و ساختم پوچ پوچ بود....
دیگر نمیدانم چگونه باید از آنکه دوری بگویی که دوستش داری..
تو بگو ای قلب عاشق من ، چگونه باید این دوست داشتن را ابراز کنی؟
من هستم و یک قلب سرخ ، که درون قلب سرخ یک دنیا محبت و عشق نهفته
است و ما تو را دوست میداریم ، گرچه تو این دوست داشتنمان را باور نداری ....
کاش میدانستی قلبم یک آرزو دارد و تنها آرزویش تویی!
و ای کاش میدانستی که قلب عاشقم تنها یکی را دوست میدارد و آن تویی!
بود از خدای خویش آرزوی تو را داشتم ، و منی که لحظه ها
و ثانیه ها به یاد تو و به انتظار تو مینشستم چگونه بگویم که دوستت دارم؟
آهای ای دو چشم خیس من ، دو چشمی که
شب و روز برای او اشک ریختید ، و تا سحرگاه به یاد او به آسمان عاشقی ، به مهتاب
و ستارگان نگاه می انداختید ، و ای دو چشمی که مرا عاشق او کردید
و مرا در دنیای عاشقی اسیر کردید شما به او بگویید که دوستش دارم...
آری به او بگویید که خیلی دوستش دارم....