ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دادگاه عشق
چه ساده زندگی میکردم ، بی ریا ، تنها ، بی صدا!
چه آرام با خود درد دل میکردم و روزها و لحظه ها را با رفیق شب و روزم
که همان تنهایی بود سپری میکردم....
با تنهایی بودم و هیچ ارزویی را نداشتم !
عاشق شدن برایم یک رویا بود و تنهایی برایم حقیقت تلخ زندگی!
یک زندگی سوت و کور و بدون هیچ دغدغه ودلهره و یا ترسی از دربه در شدن
این قلب شکسته و پر از طاقتم داشتم!
روزی بود و روزگاری چشمانم به چشمی افتاد و اسیر شد ،
آن قلب تنهایم در قلبی دیگر گرفتار شد ....
یک دنیا غم و غصه در دل عاشقم نشست و چه اشکهایی که نگو از چشمانم سرازیر شدند!
خسته ، دلشکسته ، دلی در به در و قلبی پشیمان از این عاشق شدن !
روزی بود که عشق را رها کردم ، دل به دریا زدم و باز عاشق همان عشق دیرینه ام
یعنی تنهایی شدم.....
احضاریه دادگاه آمد و قلب مرا به دادگاه عشق احضار کرد!
قاضی دادگاه که همان سرنوشت بود مرا متهم کرد ، مرا متهم به شکستن یک قلب سرخ کرد!
شاکی همان یاری بود که او را رها کرده بودم .......
وکیل من تنهایی بود ، کسی که سالیان سال مرا اسیر خودش کرده بود ....
سرانجام قاضی دادگاه عشق که همان سرنوشت بود مرا به جرم شکستن
قلبی سرخ محکوم به حبس ابد کرد.....
اینک نیز در زندان غصه ها و تنهایی ها ، در یک زندان سرتاسر تاریکی اسیرم
اسیر غصه ها و درد های دنیا!
کاش دادگاهی هم بود که به شکایت دو چشم خیس من نیز رسیدگی میکرد و ای کاش
قاضی دادگاهی هم بود که مجرم چشمهای خیس مرا نیز متهم میکرد!
salam hooooooooooooooora man avalllllllllllll shoooooooodam in dafe man avalam hoooooooooora
وب خوبی داری ..اما فکر نمی کنی اگه اون هشدار که بیشتر
یه جمله معترضه است بالای صفحه نباشه بهتره؟ موفق باشی
دوست عزیز اون جمله رو فقط جهت اطلاع نوشتم . چون متاسفانه کپی از متنهای من خیلی میشه مجبور شدم بنویسم. ممنونم از حضورت در دفتر عشق
salam azize delammm... khobi?... man beram matneto bekhonamo biam golam... barmigardam...
با درود به شما و قلم زیبایتان . خیلی زیبا و لطیف بود .دادگاه عشق همیشه یک طرفه بوده و هست . موفق و شاد باشید.
ممنونم از لطف شما .
مهدی جان فوق العاده بوووووود....فقط دوست دارم زار بزنم...
کاش دادگاهی هم بود که به شکایت دو چشم خیس من نیز رسیدگی می کرد .
ای کاش ........
ای کاش .......
موفق باشی ...
سلام منم دومم
چون من نظراتو با تاخیر تایید میکنم ممکنه بین نظر اول و نظرات دیگه اختلاف بیفته. به هر حال مرسی از حضورت در دفتر عشق
سلام این متنت هم مثل همیشه زیبا بود.
برات آرزوی موفقیت می کنم.
یاحق
ذوست من متن قشنگی بود مرسی بهم سر زدی ..........ببخشید زود تر نیومدم مریض بودم...
mehdi matneto 3 bar gosh dadam va bari digar khondamesh..... vaghan harf nadare........... mahshari to...... vali to hich vaght tanha nisti.... ino yadet nare..... va ino bedone mojreme cheshmhaye khise to hamishe motahame...... movazebe khodet bash golam....
سلاااااااااااااممممم.....میخوام گریه کنم....تا جون دارم.
امان از وقتی که قلب تنهای کسی در قلبی دیگر گرفتار شود
سلام
باز هم مثله همیشه زیبا بود
موفق باشید
سلام.خیلی غمگین و قشنگ بود.راستش ای کا ش دلیلشو ازمون بپرسن که چرا دلشو شکستی؟؟؟من فکر میکنم که بی دلیل نباشه و این هم اشعه هایی از عشقه.به روزم و منتظر.خوشحال میشم ببینمتون
Dar tariki 3 sham roshan karadam.avali baraye boudanet,dovomi baraye didanet,va . sevomi baraye bousidanet.ama!dar akhar hame ra khamoush kardam.baraye……!
Mesle hamishe ali boud.eshghat payandeh bad
سلام
مثل همیشه عالیه
مرسی خبرم کردی
سلام ..من اومدم که اول بشم نه ۱۳!!!متن خیلی قشنگی بود ..ای کاش یه داداگاه هم به دل ما رسیدگی می کرد؟!..پاینده باشی و موفق ..به روزم.....
آن روزها که برای هیچکس می نوشتم چقدر زود گذشت چون این روزها برای خودم هم نمی نویسم .....!
نمیدانم شاید دیوانه شدم البته بودم .....
دلت دریا مهدی جان
قربانت .....
فعلا
سلام
خیلی متنه قشگی بود
معجزه ی عشقه دیگه...
سلام.... متن زیبایی بود.... من آپ کردم اگه دوست داشتی بیا..... موفق باشی...
دوست عزیز کاش اول متن منو میخوندی و نظر میدادی بعد اعلام میکردی که آپدیت کردی. اینجوری بهتر بود تا اینکه ..........
kash dadgahi ham bod ke be shekayate do cheshme khise man niz residegi mikard.... cheshmani ke har rooz khise khis ast... mojreme cheshmhaye khisam eshghe bipayanam ast... movafagh bashi ...
سلام بازم مثل همیشه ۲۰
موفق باشی
ای اشک چه هنگامه لرزیدن تو ؟
ای شرم چه بی جاست درخشیدن تو...
آن لحظه که دیده بر زخم میدوزد...
ای اشک چه فاجعه است لرزیدن تو ...
سلام
مثل همیشه دفتر عشقت بوی باررون میده ...
روحت بارانی
سلام .. مثل همیشه خیلی عالی .. موفق و شاد باشید .. در پناه حق
آره کاش دادگاهی بود ...!
سلام
چه خوب نوشتی
باور می کنی یه لحظه خودم رو تو اون دادگاه مجسم کردم
..
البته من جرمم خیلی سنگین ترا ز شکستن یه قلب سرخه
..
همونطوری که جرم دیگران هم خیلی بیشتر از جاری کردن اشکهای منه
..
وای نمی دونی چه حالی شدم با خوندن این پستت
ممنونم که خبرم کردی
کلی حال و هوام عوض شد
شاد باشی دوست من
سلام مهدی جان.
خوبی عزیزم.راستش یه چیزی بهت میگم داداش گلم اگر به داداش بودنت قبولم کنی...
دادگاه عشق وجود داره که قاضی اون خود انسان...
باگر خواستی به من هم سر بزن...یا علی
سلام
خوبی؟
وبلاگت وحشتناک قشنگه
موفق باشیییییییی
پیشم بیا
همه به دادگاه احتیاج داریم. خوب بود
ghalbi sorkh mahkom be habse abad.... aya to ghalb ra mishenasi?....
سلام مهدی عزیز بسیار زیبا بود وبا احساس برات ارزوی شادی دارم خیلی فضای وبلاگت غمگین گذاشتم تو لینگ کامپیوتر ووقتی می خوام شعرای غمگین بنویسم از اهنگ وبلاگت استفاده می کنم هر چی شعر غمگین می ریزه تو سرم اسمانی باشی ممنون که خبر کردی
سلام.خوبی؟خیلی قشنگ بود.......خوشم میاد هم زود به زود اپ می کنی هم نوشته هات حرف ندارن............
سرزمین مس /.../ قدم زدم /./ نه در هیچستان /./ آنجا که سنگ نمک /./ چون گلی مدفون می گردد /./که در کرانه ای که رودخانه ها از برف می زایند /./ و کوهستانی که گامهایم /./ احساس می تواند کرد././ درختان تاک لیانا /./ قلمرو وحشی سرزمین مرا /./با بوسه هائی مرگبار به جنگل تنیده /./پوست زهر آگین مس /./ و سنگ جهنم /./مانند تندیسی سفید /./ گسترده تا من ، تا تعلق من./../نه تنها آنها ، که تاکستانها ، گیلاسها /./ این هدیه های بهاری متعلق به من اند و من به آنها /./ چون دانه های سیاه /./ در زمینی لم یزرع.
باورم نمی شه دیگه تو رو هرگز نمی بینم
باورت میشه هنوزم چشم به راه تو می شینم؟
می دونم که خیلی وقته بارتو بستی عزیزم
می دونم حتی یه ذره عاشقم نیستی عزیزم
یادمه یه روز می گفتی اشکاتم واسم عزیزه
نبینم گریه هاتو من که دلم هری می ریزه
ولی حالا که دو چشمات به غمای من می خنده
می دونم که حتی اشکام دیگه راتو نمی بنده
سلام مرسی خبرم کردی .زیبا بود عکس هم خیلی قشنگ بود.بازم منتظرم
مرسی
مثله همیشه خوشکل بود
به احتمال زیاد آپ میکنم بیا
بای
نشد یک لحظه از یادت جدا دل
زهی دل ، آفرین دل ، مرحبا دل !
زدستش یکدم آسایش ندارم
نمی دانم چه باید کرد با دل ؟
هزاران بار منعش کردم از عشق
مگر برگشت از راه خطا دل
بچشمانت مرا دل مبتلا کرد
فلاکت دل ، مصیبت دل ، بلا دل...
از این دل داد من بستان خدایا
ز دستش تا به کی گویم خدا دل
درون سینه آهی هم ندارم
فقیر و عاجز و بی دست و پا دل....
بشد خاک و ز کویت بر نخیزد
زهی ثابت قدم دل ، با وفا دل
ز عقل و دل دگر از من مپرسید
چو عشق آمد کجا عقل و کجا دل ؟
تو.......ز دل نالی ..دل از تو
حیا کن یا تو ساکت باش یا دل...........
سلام و درود بر شما و قلم پراحساس و دل عاشقتان بسیار زیبا از دادگاه عشق نوشتدید و محکوم به ابد ....ولی در این شعرتان ناامیدی و شکست ....به مشام میرسد ...خدا نکنه ....آرزوی موفقیت روز افزون و تندرستی و کامروای شما دوست عزیز را دارم ....ممنون و متشکر ...در پناه حق
لام. ببخشید ولی فکر میکنم مجرم چشمهای خیستم خودت بودی. چون عامل تنهایی خودت بودی نه؟؟؟؟
سلام مهدی عزیز
مطلبت و خوندم
خیلی قشنگ بود
بازهم مثل همیشه
اون خطی که با قرمز نوشته بودی و خیلی دوست داشتم
موفق باشی
خیلی قشنگ بود.مرسی
سلام دوست خوبم
مرسی از لطفت
واقعا وبلاگت سرشار از احساسه
موفق باشی وشاد
سلام آقا مهدی گل ممنون از حضورت
آره منم خیلی دلم می خواست این دادگاه رو پیدا می کردم و حلق آویز شدن اونی رو که سالهاست دلم و چشمم را خون کرده می دیدم
خیلی زیبا و روان حرف دل منو زدی
سلام .قشنگ بود .ولی هر مجرمی ممکنه به عفو بخوره .بعدشم خیلی از جرما قابل جبران به شرطی که همت پا شدن و بیرون اومدن از زندان باشه .سربلند باشی .
سلام دوست عزیز
مطلبت را خواندم مثل همیشه دلنشین و زیبا
موفق و پایدار باشی.
سلام ممنون که خبرم کردی خیلی قشنگ بود این وبلاگت خیلی توپه اینجا رو خیلی دوست دارم حاضر به تبادل لینک هستی ؟
با تبادل لینک موافقم. ضمنا ممنونم از حضورت در دفتر عشق
سلام مثل همیشه زیبا بود ...............
شاد باشی ................
وقتی بارون سر می گیره قلب من آروم می گیره
خاطرات با تو بودن دوباره جون می گیره
پشت ابرهای خیالم تو رو لرزون میبینم
تو رو در انتظارم زیر بارون میبینم
بزن بارون بزن بارون سراپا خیس خیسم کن
بزن بارون بزن بارون عطش دارم تو سیرم کن
جون پناهم زیر بارون دستهای گرم تو بود
در تو رنجیدی از این عشق گناه من نبود
رفتی و عمری گذشته ولی بی تو گذشت رفت
رفتی و قلبی شکسته به دست تو شکست
چرا ابر ها نمی بارن خبر از تو نمیآرند
چرا این خاطرات تو منو تنها نمی زارند
هیچ کی مثل تو نبود حتی شکل تو نبود
هیچ کسی پیدا نشد مثل تو عاشق نبود
بزن بارون بزن بارون سراپا خیس خیسم کن
بزن بارون بزن بارون عطش دارم تو سیرم کن
سلام ممنونم که بهم سر زدی .البته بعد از ۲ هفته ! متنتم خیلی قشنگ بود . اگه پست مربوط به شازده کوچولو رو ( که نخوندی و آرشیو شده !) می خوندی ...........
... و عشق،تنها عشق،
مرا به وسعت اندوه زندگی برد...
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن !!!
موفق باشی،دوستم.
دوست عزیزم تا بوده همین بوده دادگاه عشق همشه یه محکوم بیگناه داره در ضمن با اجازه ات می خام لینکتو بدزدم
لطف میکنی دوست عزیز. هر موقع لینک منو گذاشتید به من اطلاع بدید. شاد باشی