عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

بازیچه سرخ

     
         این بازیچه سرخ تقدیم به تو

این قلب سرخ و پر از درد من تقدیم به تو


زیباترین و تنها ترین و جاوادنه ترین احساسم یعنی عشق در این قلب سرخ نیز برای

تو


این قلب سرخ بی طاقت را از من بپذیر عزیزم
از تمام دار دنیا تنها همین قلب را دارم

همین قلبی که بارها شکسته شد ، بارها از راه عاشقی ناکام ماند و بارها اسیر

قلبهای بی محبت بی معرفتان شد
.


همین قلبی که هر که آمد پا بر روی آن گذاشت و رفت ، قلبی که به هر کسی که

دادم با یک دنیا بی مهری و بی محبتی آن را شکست و به من بازگرداند!


عزیزم این قلبی که اینک ویرانه ای بیش نیست را با تمام وجودم به تو هدیه میکنم


تو یکی بیا و با آن مدارا کن ، و نگذار این قلب پر  از غم و غصه و عاشق من دوباره

شکسته شود!


هر که آمد بر این قلب عاشق من لعنت گفت و رفت !


عزیزم با اطمینان کامل این قلبم را به تو هدیه میدهم و انتظار دارم که قدر آن را بدانی

و برای همیشه نزد خود نگه داری و با عطر نفسهایت ، با خون عاشقی ات و با

احساس محبت و مهربانی ات آن را زنده نگه داری عزیزم!


همین قلب هزاران عاشق دارد ، همین قلب هزارن مجنون دارد ولی من این قلب بی

ارزشم را تنها لایق تو میدانم و تنها به تو تقدیم میکنم چون کسی دیگری به جز تو

لایق آن نیست و این قلب من ارزشی بالاتر از این دارد که در دلهای بی محبت و بی

مهر دیگران  اسیر شود!


می دانم تو  این بازیچه سرخ را دوست داری و میدانم تو یکی  دیگر آن را بازیچه خودت

قرار نخواهی داد و تو آنرا به عنوان پر  ارزشترین و بهترین هدیه  از سوی من نزد خود

نگه خواهی داشت عزیزم


میدانی که چقدر درون این قلب سرخ من عشق نهفته است؟ میدانی که درون این

قلب شکسته من چقدر محبت و آرزو و امید نهفته است ؟ پس قدر آن را بدان ای یار

عاشق من!


تو که ادعای دوست داشتن و عشق ورزیدن را داری ، توکه ادعای این را داری که

میتوانی آنرا حفظ کنی  و ادعا داری که با تمام وجودت این قلب مرا دوست میداری

پس مرا به تنها آرزویم برسان  و تو یکی قلب مرا  با بی محبتی شکنجه نده!


بیا و تنها از من این هدیه بی ارزش را بگیر و کاری کن اینک که برای من بی ارزش

است برای تو با ارزشترین هدیه دنیا باشد!


تنها با همین
بازیچه سرخ زنده ام و  وقتی ببینم در دل تو اسیر باشد و آن را از من

بپذی
رفته ای
نه تنها برای همیشه زنده می مانم بلکه می دانم خوشبخترین عاشق

دنیا خواهم بود  و دیگر احساس تنهایی نخواهم کرد!


این هدیه بی ارزش را از من بپذیر ، تنها در دل خودت نگه دار ، با خون عاشقی ات ، با

احساس محبتت و با هوای دوست داشتنت آن را برای همیشه زنده نگه دار عزیزم..


این قلب سرخ نه امانتی است و نه دلخوشی! این قلب سرخ هدیه است همیشگی از

طرف کسی که تو را لایق آن میداند پس آن را
با تمام وجودت از من بپذیر!

 

                               

 

 

نظرات 126 + ارسال نظر
کویر سبز یکشنبه 12 تیر 1384 ساعت 11:06

سلام ... آ قا مهدی ازحضور مهربانت ممنونم.. وبلاگ و احساس زیبایی دارید . شادباشی.... تورامن چشم در راهم...

کلاغ یکشنبه 12 تیر 1384 ساعت 11:30 http://www.matarsak2.mihanblog.com

سلام
وب پر طرفداری دارین
تبریک می گویم
اگر وقت کردین به ما هم سر بزنین

بای

لیلا یکشنبه 12 تیر 1384 ساعت 11:47 http://www.hadeseshghodeldadegi.persianblog.com/

سلام. دوست عزیز....منتظر متن قشنگ بعدی هستیم...یکی از یکی پر احساس تر.......موفق باشی

حسن یکشنبه 12 تیر 1384 ساعت 12:59 http://underglass.persianblog.com

سلام دوست عزیز من فقد از ارزش ادبی نوشته هایت سر در میارم !‌ و زیبایی کلماتش مگرنه به قول شما من یک مرفه بیدردم که شکر خدا فعلا عشق مشقم حالیم نیست !‌‌‌ یعنی یک جواریی به قول معلم ادبیات سال پیش !‌ هنوز آدم نشدم!‌

آرزومند یکشنبه 12 تیر 1384 ساعت 13:23 http://hastamhamisheh.persianblog.com

سلام... باز هم زیبا نوشتی

لیلی یکشنبه 12 تیر 1384 ساعت 14:13 http://lilitanha.tk

سلام .خیلی زیبا بود .آپ کردی و خبرم نکردی؟ ...........به روزم .......

کویر سبز یکشنبه 12 تیر 1384 ساعت 15:42 http://www.mahak308.persianblog.com

سلام آقا مهدی... ازاینکه به مهمونی کویر دلم اومدی ممنونم . نوشته هات فوق العاده هست . خوشحال میشم درمورد نوشته های من هم نظر بدی. استاد من باشی . البته
نوشته های من فقط حرف دلمه....قربان تو.

ترنم دلتنگی یکشنبه 12 تیر 1384 ساعت 20:39 http://zekheyal.persianblog.com/

سلام مهدی جان ... باید سر وقت بیام و با حوصله بخونم ..فعلا منم بروزم تا بعد ..و ممنون از حضورتون من این مدت کلی گرفتار بودم ....یا حق ...

ساره یکشنبه 12 تیر 1384 ساعت 20:51 http://faryaaaaad.persianblog.com

سلام آقا مهدی ..ممنون که سر زده بودید ...اگه اشکالی نداشته باشه بهتون لینک دادم...شاد یاشید ...bye

هانی یکشنبه 12 تیر 1384 ساعت 22:16 http://nabzekhak.blogfa.com

سلام..وبلاگ پر باری داری از آشنایی خوشحالم...به من هم سر بزن خوشحال میشم ..موفق باشی دوست من.

دریا دوشنبه 13 تیر 1384 ساعت 06:06 http://www.daryam10.persianblog.com

اپ کردم....

**سارا** دوشنبه 13 تیر 1384 ساعت 06:17 http://www.fajeaeshgh.persianblog.com

age to ro dooset daram kheyli ziyad mano bebakhsh, age toyi on ke faghat delam mikhad mano bebakhsh
mano bebakhsh shaba setareharo ro mishmaram
mano bebakhsh age behet kheyli migam dooset daram:x...
movazbe khodet bbbash azizam....

اشکان دوشنبه 13 تیر 1384 ساعت 10:20 http://maniketanhatarinam.persianblog.com

سلام دوست من تنهاترین تنها به روز شد من در کلبه تنهاترین منتظر حضور سبزت می مونم (گفتم مه من از چه تو در دام نیفتی.....
گفتا:چه کنم دام شما دانه ندارد......
در بزم جهان جز دل حسرت کش ما نیست......
ان شمع که میسوزد و پروانه ندارد)

شراب خام دوشنبه 13 تیر 1384 ساعت 11:27 http://sharabehkham.persianblog.com

والا چه عرض کنم !!!

مریم دوشنبه 13 تیر 1384 ساعت 12:20 http://meri54.persianblog.com

سلام آقا مهدی نمی خواهید به روز کنید و در ضمن این موسیقی بسیار دلنشین است.

مهدی دوشنبه 13 تیر 1384 ساعت 16:47

لیلا دوشنبه 13 تیر 1384 ساعت 23:02 http://www.hadeseshghodeldadegi.persianblog.com/

سلام.......منتظر به روز رسانی هستیم

همة هستی من آیة تاریکیست
که ترا در خود تکرارکنان
به سحرگاه شکفتن‌ها و رستن‌های ابدی خواهد برد
من در این آیه ترا آه کشیدم، آه
من در این آیه ترا
به درخت و آب و آتش پیوند زدم
زندگی شاید
یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن می‌گذرد
زندگی شاید
ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه می‌آویزد
زندگی شاید طفلیست که از مدرسه بر می‌گردد
زندگی شاید افروختن سیگاری باشد، در فاصلة رخوتناک دو همآغوشی
یا نگاه گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر می‌دارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی‌معنی می‌گوید
«صبح بخیر»

زندگی شاید آن لحظة مسدودیست
که نگاه من در نی‌نی چشمان تو خود را ویران می‌سازد
و در این حسی است
که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت
در اتاقی که باندازة یک تنهایی‌ست
دل من
که باندازة یک عشقست
به بهانه‌های سادة خوشبختی خود می‌نگرد
به زوال زیبای گل‌ها در گلدان
به نهالی که تو در باغچة خانه‌مان کاشته‌ای
و به آواز قناری‌ها
که باندازة یک پنجره می‌خوانند

آه . . .
سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من
آسمانی‌ست که آویختن پرده‌ای آن را از من می‌گیرد
سهم من پائین رفتن از یک پلة متروک‌ست
و به چیزی در پوسیدگی و غربت واصل گشتن
سهم من گردش حزن‌آلودی در باغ خاطره‌هاست
و در اندوه صدائی جان دادن که به من می‌گوید:
«دستهایت را
دوست می‌دارم»
دستهایم را در باغچه می‌کارم
سبز خواهم شد، می‌دانم، می‌دانم، می‌دانم
و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم
تخم خواهند گذاشت
گوشواری به دو گوشم می‌آویزم
از دو گیلاس سرخ همزاد
و به ناخن‌هایم برگ گل کوکب می‌چسبانم
کوچه‌ای هست که در آنجا
پسرانی که به من عاشق بودند، هنوز
با همان موهای درهم و گردن‌های باریک و پاهای لاغر
به تبسم‌های معصوم دخترکی می‌اندیشند که یکشب او را
باد با خود برد
کوچه‌ای هست که قلب من آنرا
از محله‌های کودکیم دزدیده‌ست

سفر حجمی در خط زمان
و به حجمی خط خشک زمان را آبستن کردن
حجمی از تصویری آگاه
که ز مهمانی یک آینه برمی‌گردد
و بدینسان‌ست
که کسی می‌میرد
و کسی می‌ماند
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می‌ریزد، مرواریدی صید
نخواهد کرد
من
پری کوچک غمگینی را
می‌شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد
و دلش را در یک نی لبک چوبین
می‌نوازد، آرام، آرام
پری کوچک غمگینی
که شب از یک بوسه می‌میرد
و سحرگاه از یک بوسه بدنیا خواهد آمد

سلام مهدی عزیز ، خوبی گلکم ، مهدی عزیز ممنون که امدی وبلاگم من چند روزی مسافرت بودم ممنون از کامنتت ولی درست من آدم کینه ای نیستم ، ولی من تو عمل حرفامو ثابت می کنم . ولی قضیه من و تو زیاد پیچیده نیست فقط یه سوءتفاهم بود . ارزش اعصاب خورد کردن هم نداره . ولی بازم مسافر هستم ، التماس دعا دارم ،امید وارم که دوستیمان ثابت بمونه بزودی وبلاگ جدیدم رو معرفی میکنم و ....... امیددارم که منو فراموش نکنی ، یه وقت گم نشم تو کوچه باغا ، خونمو گم کنی . آپ کردم یه مدت نیستم . همیشه سبز و مهربون بمونی . در پناه حق .

[ بدون نام ] سه‌شنبه 28 تیر 1384 ساعت 11:44

فربد جووووووووووون سه‌شنبه 28 تیر 1384 ساعت 23:55

آقا دمت گرم با این وبلگت
حال کردم
من وبلاگت رو از نظرات وبلاگ قاصدک ژیدا کردم
خوش باشی و موفق و همیشه سبز

شیما جمعه 27 بهمن 1385 ساعت 01:42

به نام خداوندی که عشق را آفریدواین بازیچه سرخ را به تپش در آورد سلام خسته نباشی خیلی عالی نوشتی امیدوارم که معشوقه ات لایق باشد ولین تاینت هم مبارک به امید دیدارت در مراحل بالاتر خدا نگهدار

زری پنج‌شنبه 6 اردیبهشت 1386 ساعت 21:14

سلام مهدی جان من تازه وبلاگت رو پیدا کردم خیلی قشنگ و با احساسات بود
من وبلاگت رو از وبلاگی به اسم عشق گمشده پیدا کردم وخیلی خوشم اومد اگه بشم برام پیام های قشنگی بفرست ممنونم
زری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد