ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حکایت بارانی
باران است و دلم تنگ ، حس من بیش از گذشته پر رنگ
میخواهم بگویم امشب در این شب قشنگ
تو با باران آمدی و شستی غم را از دلم
بگذار از دلم برایت بگویم گلم
که این آسمان همنوا با من است
که دلم تنگ است و تنگ است و خدا با من است
و آن کسی که با من است
دارم راز و نیاز ها با او
که تو را میخواهم و تو را میخواهم
او که با من است میدانم که تو را میرساند به من
و این حکایت همیشه می ماند در دلها
حکایتی بین من و تو و خدا
که باران آمد و خدا آمد و تو نیامدی
به رسم باران و این هوای بارانی ، میشکنم بغض دلتنگی ها را
تا بگویم به تو، تا که باران است ، فاصله در بینمان گریزان است
این راز را خدا نداند ، تنها بین من و تو و باران است...
خط آخر حرفم و آخرین کلام، به شرط اینکه سه نقطه بماند در آخر این کلام:
همیشه با تو میمانم ای تنها سر پناهم ...
سلام سایتتون بسیار عالی بسیار تک و بی نقصه.
تشکر میکنم و امیدوارم همینجور عالی به کارتون ادامه بدین
9188