عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

تو از حالم خبر داری


تو از حالم خبر داری




تو از حالم خبر داری ، میدانی دلم برایت تنگ شده و خودت نیز یک عالمه درد دل داری


این دلتنگی و این هوا و حال روز و من ، برای تو میتپد هر لحظه قلب من

این شعر و حس و روح لطیف تو ، همه با هم غزلیست عاشقانه برای تو

تو از حالم خبر داری ، میدانی چقدر دوستت دارم ،که تو هم مرا یک دنیا دوست داری

دلم برایت بوسیدنت ، بوییدنت ، آن نگاه مهربانت تنگ شده

پنجره را باز میکنم ، دلم هوایت میکند و به خیالت در آسمان دلتنگی ها پرواز میکنم ، در خیالم با توام و همراه تو

این قلب من است که لحظه به لحظه میگیرد بهانه ی تو ،تو بگو که از چه بنویسم برای تو

این قلب من و آن قلب تو ، این عشق بی پایانمان ، این احساس من و آن انتظار تو و هوای نفسهایمان

تو از حالم خبر داری ، تو عشق مرا باور داری، مرا میفهمی که میخواهمت ، مرا میخواهی که میمیرم برایت

و این نهایت عشق است و یک حس ماندگار ، تو مثل باران باش و همیشه بر روی من ببار

تا احساس کنم سرپناهم تویی که باران منی، تو همان هوای نفسهای منی

که بی تو شوم ، میمیرم ، من نبض خودم را میگیرم که از حال تو هم خبر دارم



بیش از اینها عاشقم و لحظه به لحظه از دیروز عاشقتر ، به پای تو مینشینم تا لحظه آخر