عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه
عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق _ غوغای عشق در دفتر عشق

عشق؛دفتر عشق؛مهدی لقمانی؛متنهای عاشقانه

سرنوشت

 

سرنوشت

این سوی زندگی من و تو هستیم و آن سوی  دیگر سرنوشت!
 
 این سو دستها در دست هم است و آن سو عاقبت این عشق!

به راستی آخر این داستان چگونه است ؟ تلخ یا شیرین؟

سهم من و تو جدایی است یا برابر است با تولد زندگی مان؟

چه زیباست لحظه ای که من به سهم خویش رسیده باشم و تو نیز به آرزوی خود!

چه زیباست لحظه ای که سرنوشت با دسته گلی سرخ به استقبال ما خواهد آمد !

چه تلخ است لحظه جدایی ما و چه غم انگیز است لحظه خداحافظی ما!

این سوی زندگی ما در تب و تاب یک دیدار می باشیم ...
 
و آن سوی زندگی  یک علامت سوال در آخر قصه من و تو دیده می شود!

آیا ما به هم میرسیم یا نمیرسیم؟ سرانجام این داستان به کجا ختم خواهد شد؟

ای سرنوشت تودیگر سر به سر این دل بی طاقت ما نگذار و بگذار بعد از این همه غم و غصه
 
 و اینهمه انتظار به آنچه که میخواهیم برسیم و عاقبت همدیگر را در آغوش خود بفشاریم!

این سوی زندگی دو چشم خیس است و یک دنیا آرزو در دل ،
 
آن سوی زندگی یک سرنوشت است و یک عالم بی خیالی!

ما را رها کن از این انتظار تلخ ای سرنوشت!

این داستان عاشقی مان را میتوان در قصه ها نوشت ...

داستانی برای عاشقان ، برای انان که میخواهند عشق را تجربه کنند...
 
 و بدانند یک عاشق چرا مجنون است و یک معشوق را گریان است!

آری سرنوشت آنها همین است !!!

 غم و غصه در لحظه های عاشقی و آخر سر یا خوشحالی یا گریه و زاری!
 

 
 
نظرات 6 + ارسال نظر
نازنین یکشنبه 7 اسفند 1384 ساعت 04:43

مهدی عزیز قلم شیوایی داری/بابا ایول/اما من امشب که به وبلاگ سر زدم خیلی ناراحت شدم/آخه همیشه بالای ۲۰۰تا تو قسمت نظرات بود اما الان دیدم هیچی نیست/خیلی دلم گرفت/ان شاءالله خیلی زود برمیگردی و همه رو دوباره دور هم جمع میکنی.

ریحانه یکشنبه 7 اسفند 1384 ساعت 18:11

salam
weblog ghashangi dari.vaghan aramesh bakhshe mitoni az in matlabatbaram befresti؟mamnon.omidvaram movafagh bashi.

عشق یکشنبه 7 اسفند 1384 ساعت 18:38 http://daltanga.blogfa.com

بازم سلام ان شا الله که از دستم ناراحت نشده باشی که اینقدر نظر میدم
اخه دست خودم نیست دلم خیلی گرفته وقتی نوشتهات میخونم دلم خود به خود به هم میریزه و اشکام در میاد من دختری هستم که در غربتم و همیشه دلم پر از غم و غصه است وقتی دلم میگیره این اهنگ رو گوش میدم تا کمی اروم بشم
خیلی قشنگ مینوسی و قلم بسیار قشنگی داری
ان شا الله که از دستم ناراحت نشده باشی
بازم بهم سر بزن
خوشحال میشم
موفق باشی
یا علی
مهدی جان عجل علی ظهورک
مهدی (عج)
یا حق

مینا یکشنبه 7 اسفند 1384 ساعت 20:38

من خیلی اتفاقی وارد این وبلاگ شدم و واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم نویسنده این مطالب ذهن خیلی خلاقی در نویسندگی داره من تصمیم گرفتم همیشه به این وبلاگ سری بزنم

محبوبه یکشنبه 15 مهر 1386 ساعت 22:02

سلام
دلم به اندازه تمامی ستارگان شبهای مهتابی گرفته است .
باز این ترانه ها را عشق است رخش سرخ باد پا را عشق است عشق درگیر غروب درد است باز هم طلوع ما را عشق است آی از خانه ی زخم و گریه غربت بغض گشا را عشق است آی از آب و هوای بی عشق بادبان ناخدا را عشق است احل بی مرز ترین دریا باش آی احل همه جا را عشق است از غزل باختگان میترسم شعر های بی هوا را عشق است ای قشنگ ساز ها آواز ها روز های بی عزا را عشق است

یکشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۶ ساعت ۲۲:۰۳

عسل یکشنبه 7 بهمن 1386 ساعت 11:56

salam ghashang bood . man mondam shomaha chetori ashegh shodid ? movafagh bashid

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد